روانشناسی،مشاوره و راهنمایی
مشاوره در زمینه های:تشخیص اختلالات روانی،ازدواج،تحصیل،خانواده،فردی و....


سلامت نيوز: مهمترين عوارض خود ارضايي در دختران
واقعيت اين است كه دختران و پسران با بلوغ دچار تغييرات هورموني و جسماني مي شوند و در دوره اي قرار مي گيرند كه نيازهاي ....
یک عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری- مامایی دانشگاه شاهد با بیان اینکه آنورگاسمی یکی از مهمترین عوارض خودارضایی در دختران است تاکید کرد:« ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما درآینده رضایتمندی جنسی درزندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.»
 
معصومه حیدری در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز گفت:«خودارضایی در میان دختران با تحریک قسمت های خارجی دستگاه تناسلی رایج تر است که صدمه چندانی به دستگاه تناسلی نمی رساند اما زمانی که خودارضایی با تحریک قسمت های داخلی تر دستگاه تناسلی باشد بسته به نوع فشار و ناحیه لمس شونده ممکن است در صورتی که به صورت مداوم تکرار شود آسیب های جدی به دستگاه تناسلی دختران وارد سازد.»
 
وی ادامه داد:«در برخی موارد خودارضایی در دختران با تخیلات جنسی، دیدن تصاویر و فیلم صورت می گیرد که فرد با دیدن این تصاویر به هیجان می رسد و در این صورت آسیبی به دستگاه تناسلی وی وارد نمی شود اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا خودارضایی از لحاظ شرعی و بهداشتی نفی شده است؟
 
واقعیت این است که دختران و پسران با بلوغ دچار تغییرات هورمونی و جسمانی می شوند و در دوره ای قرار می گیرند که نیازهای جنسی آنها شعله ور شده و راهی برای ارضاء ندارند و ممکن است به سمت خودارضایی کشیده شوند اما همانطوری که می دانید ازدواج تنها راه صحیح ارضای افراد است و ما رفتارهای پرخطر جنسی را نهی می کنیم و بایستی به مقتضای سن و رشد و نیازهای فکری ازدواج به موقع صورت گیرد چرا که نیازهای جنسی یک روند فیزیولوژیک دارد و باید طی شود و افرادی که از لحاظ شرعی مقیدند نیازهای جنسی خود را در جاده صحیح خود قرار دهند بایستی ازدواج کنند.»
 
این کارشناس ارشد مامایی در ادامه به خبرنگار سلامت نیوز گفت:«خودارضایی در دختران عوارض بسیاری را در پی خواهد داشت و در صورتی که به صورت رفتار روزانه درآید خطرناک می شود و مانند هر اعتیادی ، روح و جسم و روان فرد را به هم می ریزد و زمانی که فردی اقدام به خودارضایی می کند خیلی سریع فاز هیجان جنسی اتفاق می افتد و جنبه های مهم و عاطفی در یک ارتباط صحیح جنسی را دریافت نمی کند و دچار خلاء عاطفی، افسردگی، اضطراب و عدم اعتماد به نفس می شود و بعد از ازدواج در یک رابطه زناشویی دیگر تحریک نمی شود و در به ارگاسم رسیدن دچار مشکل می شود چرا که با خودارضایی شرطی شده است تا در یک وضعیت خاصی که خود را تحریک می کند به ارگاسم برسد و به هنگام نزدیکی به همسر خود به یاد رفتارهای خود می افتد و گمان می کند تنها در آن شرایط می تواند به ارگاسم برسد.»
 
این درمانگر اختلالات جنسی بانوان افزود:«یکی از مهمترین مشکلاتی که این زنان به آن دچار می شوند این است که دچار نارضایتی جنسی شده و رفته رفته با بی میلی جنسی مواجه می شوند بنابراین بایستی گفت ممکن است این افراد در دوره مجردی با خودارضایی بتوانند نیازهای جنسی خود را برآورده کنند اما آینده طولانی زندگی مشترک و لذت به ارگاسم رسیدن با همسر خود را از دست خواهند داد.»
 
همکار علمی کلینیک سلامت خانواده افزود:«از جمله راه های پیشنهادی به جوانان پرداختن به فعالیت های مختلفی از جمله ورزش کردن، مطالعه کردن، با خستگی به خواب رفتن و تفریحات ، نخوردن غذاهای محرک و عدم استفاده از لباس های تنگ است همچنین نباید به مدت طولانی در حمام زیر دوش آب باشند و مهمتر از همه این موارد دوری کردن از محرکات و دوستی با جنس مخالف و تماشای فیلم های محرك است تا فرد به سن مناسب ازدواج برسد و با ازدواج بتواند نیازهای خود را به طور صحیحی ارضاء کند.»
 

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 20:42 :: نويسنده : ابوذر

 

10پله تا آرامش

10 پله تا آرامش
آیا آرزو دارید که آرام، خونسرد و خوددار باشید و فرصت کافی برای آن چه دلخواه شماست در اختیار داشته باشید؟ اگر چه رسیدن به این هدف مشکل به نظر می رسد، اما با کمی تلاش و تجدید نظر در افکار و اعمال خود می توانید به آن نزدیک شوید.
فراموش نکنید در دنیای شلوغ و پر استرس امروزی، به دست آوردن کمی آرامش می تواند غنیمت بزرگی باشد. بهتر است راهکارهای پیشنهادی ما را رعایت کنید:

* همیشه همه کارها را تحت کنترل نگیرید:

افراد پرکار و فعال اغلب احساس می کنند همه کارها باید تحت کنترل آن ها باشد، خصوصا مواقعی که هدف خاصی مدنظرشان است.
بنابراین سعی کنید برای یک بار هم که شده این عادت "کنترل کردن" را رها کنید و بگذارید دیگران مسئولیت کارها را به عهده بگیرند؛ به عنوان مثال بگذارید دیگران برنامه سفر دسته جمعی را سازماندهی کنند و نتیجه حاصله را بدون هیچ اظهار نظری بپذیرید و ببینید چه احساسی به شما دست می دهد. این کار ممکن است برای شما پردغدغه و برای دیگران شگفت انگیز باشد، ولی آرامشی که برای تان به ارمغان می آورد، ارزش آن را دارد.

*مسئولیت های متعدد را نپذیرید:

ممکن است از این که همواره کارهای بسیاری را با هم انجام می دهید به خود ببالید، ولی قطعا در عین کار احساس عدم تمرکز، نگرانی و خستگی می کنید. خانم ها اکثرا از این که قادرند چندین کار را هم زمان انجام دهند به خود می بالند، ولیکن در نهایت از این عمل آسیب می بینند. بنابراین در عهده داری کارها هوشیار باشید؛ یعنی کارها را یک به یک و به نوبت انجام دهید. قدر لحظه های عمر خود را بدانید و از انجام کاری که عهده دار هستید، لذت ببرید تا پس از این که کار را به نحو احسن انجام دادید، احساس موفقیت کنید.

*به موفقیت های خود بها دهید:

همیشه توجه داشته باشید که موفقیت در یک کار، پیروزی های بعدی را به دنبال می آورد و احساس خود کم بینی را از انسان دور می کند. کافی است تنها به یک چیز که موجب بالندگی شماست و یا یک زمینه که در آن موفق بوده اید فکر کنید. ارزشمند بودن خود را مورد تایید قرار دهید.
این بار که در مسیر کم ارزش پنداشتن خود قرار گرفتید، سعی کنید موفقیت هایتان را مرور و در آنها تامل کنید. با این عمل همه امور را در دورنمایی مثبت قرار می دهید و احساس آرامش خواهید کرد.

*به نیازهایتان اهمیت دهید:

همیشه به فکر راضی و خوشحال کردن دیگران نباشید، کمی هم به فکر نیازهای معقول و مقبول خود باشید. این دلیل بر خودخواهی نیست. به نقطه نظرات دیگران گوش دهید، ولی اگر لازم می دانید برای این که فرصت کافی برای پاسخ داشته باشید، به آن ها بگویید برای فکر کردن و تصمیم گرفتن درباره آن موضوع نیاز به زمان دارید. در عین حالی که انعطاف پذیر هستید، نسبت به احساسات و عواطف خود نیز واقع گرا و بی رودربایستی باشید. این را بدانید که این گونه برخورد با مسائل حتما با موفقیت توام خواهد بود. اگر رک بودن شما را به وحشت می اندازد، ابتدا از مسائل کوچک شروع کنید و بعد به مسائل بزرگ تر بپردازید تا بدین وسیله گستره آرامش خود را افزایش دهید.

*از کار خود لذت ببرید:

اگر همواره در حال مسامحه و طفره رفتن از انجام کاری هستید و یا احساس می کنید برای انجام کاری تحت فشار هستید، نشان می دهد از کاری که انجام می دهید لذت نمی برید. واقعیت امر این است که شما به هر حال ناچارید این کار را انجام دهید، پس روی جنبه های لذت بخش آن تمرکز کنید؛ مثلا به حس خوبی که از "به نظم درآوردن امور" یا "مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتن" از بابت رسیدن به نتایج مطلوب به شما دست می دهد، تکیه کنید. این دیدگاه مثبت می تواند تنش های درون شما را بزداید و به شما فرصت دهد که دریابید چه تغییرات درازمدتی را می توانید ایجاد کنید.

*انعطاف پذیر باشید.

لزوم یک برنامه منظم روزانه برای تنظیم نیازهای زندگی بسیار خوب و معقول است، ولی نباید اصرار و اجبار در رعایت آن موجب تنش و اضطراب شما شود. سختگیری و جدی بودن زیاد سبب می شود فرصت ها را از دست بدهید و تاکید برای اجرای آن برنامه موجب می شود انرژی خود را بیهوده تلف کنید. در مواقعی که لازم می دانید روش و تاکتیک خود را تغییر دهید تا در کارهای تان موفق تر و در رسیدن به اهداف تان خلاق تر شوید.
انعطاف پذیری به شما آرامش بیشتری می دهد چون به شما فرصت می دهد حین انجام کار، روش خود را انتخاب کنید.

*بین کار و زندگی تعادل برقرار کنید:

تداخل و ادغام مسائل کاری با زندگی خصوصی باعث اختلالات جسمی و روحی می شود. برنامه و زمانی را برای توقف کار انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. در خانه به کار فکر نکنید و توجه خود را به زندگی خانوادگی معطوف دارید. مواردی پیش می آید که این کار برای تان مقدور نیست، ولی سعی کنید بیشتر این مساله را رعایت کنید.

*عکس العمل های تان را عوض کنید:

ممکن است همواره در تغییر شرایط تنش آفرین موفق نباشید، لیکن با تغییر دادن دیدگاه خود نسبت به آن، می توانید احساسات خود را عوض کنید. اگر کسی دیر به سر وعده می آید، بی تفاوت باشید و از وقت آزادی که به دست آورده اید لذت ببرید. اگر کسی بی ادب و پرخاشگر است این گونه فکر کنید که او خودش را کوچک و حقیر می کند، نه شما را.

*ذهن و روح خود را شاد کنید:

ذهن و روان خود را با دیدن و شنیدن کارهای هنری یا خواندن دعا و قرآن، بیارایید. از نمایشگاه های هنری دیدن کنید و به موسیقی آرام یا تلاوت قرآن یا دعا گوش فرا دهید. نگاه خود را بر روی یک گُل متمرکز نمایید. کاغذ و قلمی بردارید و منظره زیبایی را نقاشی کنید و یا در پارک قدم بزنید و یا در یک کلاس هنری ثبت نام کنید.

*برای آینده برنامه ریزی کنید:

حتما برای خود برنامه های تفریحی تدارک ببینید، چرا که چشم انتظار بودن برای برنامه های تفریحی نیز آرام بخش بسیار خوبی است. فهرستی از برنامه های لذت بخش تهیه کرده و برای انجام آنها برنامه ریزی کنید؛ مثلا به زیارت یک مکان مقدس بروید، برنامه ای برای قرار ملاقات با یک دوست خوب و یا خرید کتاب مورد علاقه تان بگذارید. با این کارها بلافاصله احساس دلپذیری خواهید کرد.
منبع : انجمن درمانگران ایران

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 20:38 :: نويسنده : ابوذر

 

قانون1: بیائید ذهنمان را سرشار از فكر آرامش، شجاعت، سلامتی و امید كنیم زیرا زندگی ما همان چیزی است كه ذهنمان می سازد.
قانون 2: بیائید حتی با دشمنان حتیٌ الامكان درگیر نشویم ، زیرا این كار بیشتر از آن كه آنها را آزرده خاطر كند، از ما نیرو می گیرد.بیائید حتی یك دقیقه را هم صرف فكر درباره كسانی كه دوست نداریم نكنیم.
قانون 3: الف- به جای نگرانی درباره ناسپاسی، انتظار ناسپاسی داشته باشیم. یادمان باشد كه حضرت مسیح فقط در یك روز ده آدم جذامی را شفا داد وفقط یك نفر از او تشكر كرد.
ب- یادمان باشد كه تنها راه دست یافتن به خوشحالی وسعادت، انتظار تشكر از دیگران نیست، بلكه بخشش را باید به خاطر شادی بخشش دوست داشت.
د- یادمان باشد كه سپاسگزاری را باید همچون بذری كاشت بنابراین اگردوست داریم، فرزندانمان آدمهای شكرگزاری بار بیایند، باید این صفت را به آنها بیاموزیم.
قانون4: همیشه چیزهایی را كه باید شكرشان را به جا بیاورید بشمارید، نه مشكلاتتان را.
قانون 5: از دیگران تقلید كوركورانه نكنیم. خودمان را بشناسیم وخودمان باشیم زیرا حسادت یعنی جهل و تقلید یعنی خودكشی.
قانون 6: وقتی تقدیر به دستمان یك لیمو ترش میدهد، از آن شربت درست كنیم.
قانون 7: با اندكی شاد كردن دیگران، اندوه خود را از یاد ببریم. وقتی به دیگران نیكی می كنید به خود نیكی كرده اید.
دیل كارنگی

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 20:37 :: نويسنده : ابوذر
دعا
روان‌شناسی دینی از عوامل موثر بر سلامت روان فردی و اجتماعی است.

روان‌شناسی دینی چیست و چه تفاوت‌هایی با روان‌شناسی دین دارد؟

بهتر است سه واژه را که کنار هم معنای دقیقی‌تری پیدا می‌کنند، با هم تعریف کنیم. روان‌شناسی دینی یعنی روان‌شناسی‌ای که مبتنی بر مفاهیم و آموزه‌های دینی تدوین و ارایه شده و مفاهیم الهی، روحانی و حیاتی را مبنای نظریه‌ها و توصیه‌های خود قرار دهد، در حالی که روان‌شناسی دین به معنی مطالعه رفتارهای دینی انسان‌های متدین، محافل و سنت‌های دینی و باورهای دینی و الهی به وسیله علم روان‌شناسی است. اولی وقتی از عشق مرد به زن صحبت می‌کند، آن را الهام گرفته از عشق الهی می‌داند اما دومی بررسی می‌کند فردی که ایمان دارد، عشقش به همسرش چگونه است و چه تفاوتی با دیگر عشق‌ها دارد.
واژه سوم روان‌شناسی و دین است که مطالعه و حوزه‌ای تطبیقی است.

این روان‌شناسی چه فاکتورهایی دارد و چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

به نظر من، در حوزه روان‌شناسی دینی کاری انجام نشده است. منابع زیادی هم در دست نداریم و اظهار نظر کردن درباره آن مشکل است. روان‌شناسی دین بیشتر به جای روان‌شناسی دینی به کار می‌رود. تحقیقات زیادی نشان داده است که انسان به جز جسم و روان دارای اعتقادات، ایمان، معنویت و صفت دینداری است. این ویژگی فطری یا ارثی است و جایگاه ژنی ماندگار و انتقا‌ل‌یابنده به فرزندان و دیگر نسل‌ها را دارد. این فاکتور انسان به راحتی قابل اندازه‌گیری، تقویت، هدایت و آموزش است.
انسان خدایی و دینی در آزمایشگاه و به وسیله ابزارهای گوناگون قابل آزمون و سنجش است. فاکتورهای دینی عامل مهمی در رشد، تعالی، موفقیت و آرامش انسان است و روان‌شناسی دینی به راحتی می‌تواند رسالت حل بحران‌های اجتماعی، خانوادگی و معنوی بشری را برعهده گرفته و راه‌ حل‌های منطقی برای نابسامانی‌های جنسی، اخلاقی و سوء مصرف مواد ارایه دهد. هدف روان‌شناسی دینی شناخت این پدیده‌ها و بهره‌گیری از آنها در هدایت و تعالی انسان است.

مذهب درونی چیست؟

در روان‌شناسی و به تعریف آلپورت مذهب درونی، مذهب خالص، درونی، بی‌ریا و بی‌تظاهر است و رابطه عمیق فرد با خداوند و ارزش‌های معنوی است. در برابر آن، مذهب بیرونی مطرح است که تظاهر به مذهب یا به دنبال نفع بیرونی بودن از مذهب است. مذهب بیرونی مذهبی است برای دیگران، برای همسایه‌، دوستان، اداره و برای تایید سایرین.
تحقیقات زیادی نشان داده است که مذهب درونی همیشه با سلامتی و آرامش همبسته است و مذهب بیرونی چندان موجب سلامت نمی‌شود.

چگونه دین به ارتقای سلامت روانی انسان کمک می‌کند؟

دین با مکانیسم‌های گوناگون موجب سلامت جسمی و روانی و ارتقای بهداشت روانی می‌شود. نمونه هایی از سلامت روانی ناشی از دین عبارتند از: وجود امید، انگیزه و مثبت‌نگری در دین، ایجاد شبکه حمایتی عاطفی و اجتماعی، دادن پاسخ روشن و قاطع به مفهوم خلقت، جهان و زندگی، تبیین و تعریف لذت‌بخش و معقول از رنج، درد و محرومیت و مکانیسم‌های بسیار دیگر.

آیا معنویت روی سیستم ایمنی بدن انسان تاثیرگذار است؟

تحقیقات بسیاری نشان داده‌اند که دینداری، ایمان و عبادت موجب تقویت سیستم ایمنی در سطح ایمونوگلوبولین و کیلرسل‌ها و سایر مکانیسم‌های ایمنی می‌شود.

روی آرامش فرد چطور؟

تحقیقات زیادی نیز در این مورد وجود دارد که اثر دینداری را بر کاهش اضطراب، کاهش واکنش منفی به استرس، مقابله ایمنی موثر با عوامل استرس‌زا، کاهش بیماری‌های روان‌تنی و احساس آرامش فکری و امنیت روانی نشان می‌دهد.

لطفا درباره تاثیر آن در جلوگیری از ابتلا به افسردگی و کاهش استرس و آمار خودکشی توضیح دهید:

ثابت شده که همه آموزه‌های دینی و فرایض و رفتارهای دینی نقش موثری در تامین بهداشت روانی فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد. روان‌شناسی دین و بهره‌گیری از روش‌های علمی در تامین بهداشت روان در جوامع مسلمان، مظلوم مانده و آموزش‌های روان‌شناسی به دور از بهره دینی و یا آموزش دینی عامیانه بوده است و دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقات وابسته به سلامت و به ویژه مطالعات مرتبط با سلامت روان کشور اسلامی ما در محاصره سخت بودجه‌ای، سیاست‌گذاری و حمایتی در پرداختن به مطالعات بهداشت روان در دین هستند.

در خصوص روان‌شناسی دین در جوامع مسلمان چه پیشنهاداتی دارید؟

به‌نظر من اگر به سلامت واقعی و به نقش سلامت معنوی در تامین سلامت فردی، روانی، خانوادگی و اجتماعی می‌اندیشیم، باید به این بحث تا سر حد بیدار شدن برنامه‌ریزان سلامت ادامه دهیم، تا جایی که تنها یک هزارم بودجه سلامت را در جهت تحقیقات معنوی سلامت اختصاص دهند.
دکتر جعفر بوالهری- رییس انستیتو روان‌پزشکی
و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 20:35 :: نويسنده : ابوذر

 

 
آیا تا کنون متوجه تغییرات خلقی خود در فصل پاییز و زمستان شده اید؟!!آیا در این فصول بیشتر احساس خستگی و خواب آلودگی می کنید؟!
برخی افراد از علائم افسردگی ناشی از تغییر فصل در پاییز و زمستان رنج می برند.علائمی که در فصل های دیگر مانند بهار و تابستان فروکش کرده و دیده نمی شود.به این علائم(S.A.D) یاSEASONAL AFFECTIVE DISORDER یا افسردگی وابسته به فصل(افسردگی فصلی) می گوییم. در واقع (SAD) به اختلالات خلقی گفته می شود که به دلیل تغییرات طول مدت روز در فصل های مختلف به وجود می آید.
(SAD) برای اولین بار در سال 1845 مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا در اوایل سال 1980 به این اسم نام گذاری شد.
از آنجا که نور خورشید در فصل های مختلف بروی فعالیت حیوانات می تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد(مانند خواب زمستانی و دوره های باروری )، SAD هم ممکن است ناشی از تغییرات طول روز و شدت نور در فصول مختلف باشد.
افسردگی در فصل پاییز و زمستان مربوط به ترشح هورمون ملاتونین است که "هورمون وابسته به خواب" نیز نام دارد و در تاریکی و هنگام خواب شبانه بیشترین میزان ترشح را دارد.
متناسب با تغییرات فصل، تغییراتی در ساعت بیولوژیکی بدن بوجود می آید. این تغییرات در روشنایی و نور ناشی از تغییر فصل هر چند که جزئی باشد، می تواند باعث عدم تطابق ساعت فیزیولوژیکی بدن با برنامه روزانه شخص شود.
شایع ترین ماه هایی که می تواند منجر به تغییرات فصلی و افسردگی شود، دی و بهمن ماه می باشد و بیشتر افراد مبتلا را خانم های جوان تشکیل می دهند.
در این اختلال علائم شایع افسردگی مانند تغییرات خلقی، پرخوری، افزایش وزن، افزایش میزان خواب دیده می شود. همچنین تمایل به مصرف مواد غذایی قندی و نشاسته ای افزایش می یابد. قابل توجه است که این علائم در فصل های بهار و تابستان بهبود کامل می یابند.
 

عوامل بوجود آورنده ی این اختلال:

این اختلال افسردگی در فصل پاییز و زمستان مربوط به ترشح هورمون ملاتونین از غده پینه آل در مغز است. این هورمون که "هورمون وابسته به خواب" نیز نام دارد، در تاریکی و هنگام خواب شبانه بیشترین میزان ترشح را دارد. بنابراین در پاییز و زمستان که طول روز کوتاه و طول شب بلند می شود، میزان ترشح این هورمون در بدن افزایش می یابد و در فرد ایجاد علائم افسردگی می کند.
 

درمان افسردگی فصلی:

محققان دریافته اند که فتوتراپی(نور درمانی) می تواند از ترشح بیش از حد ملاتونین در بدن جلوگیری کند. اغلب افراد به این درمان پاسخ می دهند.
این شیوه ی درمان شامل نور سفید فلوروسنت است که بر صفحه فلزی انعکاس داده می شود و شخص در مقابل این نور، با چشمان باز بدون نگاه مستقیم به نور قرار می گیرد.از این شیوه درمانی به مدت نیم الی دو ساعت در روز استفاده می کنند.
البته در موارد خفیف بیماری، قدم زدن در نور آفتاب به تنهایی می تواند شخص را در بهبود بیماری کمک کند. طی یک بررسی دریافته اند کهیک ساعت قدم زدن در نور آفتاب به اندازه دو ساعت قرار گرفتن در مقابل نور سفید فلوروسنت می تواند در بهبود بیماری موثر باشد.
اگر فتوتراپی موثر واقع نشود (که البته درصد کمی را شامل می شود)، می توان از داروهای ضد افسردگی در درمان بیماری کمک گرفت. البته عوارض ناشی از مصرف داروهای ضد افسردگی  را نباید فراموش کرد.
دكتر فاطمه ذهبی

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 20:29 :: نويسنده : ابوذر

چند وقت به چند وقت خود را آرام و به دور از استرس حس می كنید؟

1 - پیش از شروع، مكانی را انتخاب كنید كه ساكت و به دور از كوران هوا و نور زیاد باشد. از لباس های خود كم كنید و در محلی راحت بنشینید یا دراز بكشید.
2 - دست ها را در دو طرف قفسه سینه قرار دهید و چشم ها را ببندید. عمل دم را به آرامی و از راه بینی انجام دهید. عبور هوا را از سوراخ های بینی و حلق به داخل شش های خود مجسم كنید. بگذارید قفسه سینه شما با حركت كف دست هایتان به طرف بیرون، انبساط یابد.
3 - عمل بازدم را از راه بینی یا دهان انجام دهید، به آرامی دست ها را به طرفین قفسه سینه فشار دهید تا مطمئن شوید هوای درون شش ها كاملاً خارج شده است.
4 - این تنفس دیافراگمی را در حدود پنج دقیقه انجام دهید. سپس كف دست ها را به اطراف بدن پایین بیاورید و یا آنها را بین كمر و زانو قرار دهید؛ آرام و عمیق نفس بكشید و دم و بازدم خود را مجسم كنید.
5 - مكان زیبایی را مجسم كنید. جایی كه در آن واقعاً احساس آرامش می كنید. این مكان ممكن است یك باغ، ساحل رودخانه، كوه یا نقطه زیبای خاصی باشد. با تمام احساس و به وضوح این مكان را در ذهنتان مجسم كنید.
6 - در ذهنتان مجسم كنید كه از این مكان زیبا لذت می برید، و احساس آرامش و نشاط می كنید.جمله هایی را تكرار كنید كه از لحاظ روحی این حالت را در شما تقویت می كند: نظیر: «كاملاً احساس آرامش می كنم.» و یا «خوشحال و آرام هستم» و تا آنجا كه دوست دارید، در این مكان بمانید.
7 - وقتی آماده شدید، در ذهن خود مجسم كنید که به مكان قبلی خود باز می گردید، اندام های خود را بكشید و به آرامی چشمان خود را باز كنید و بعد یك لیوان آب بنوشید. شما، هر زمان كه به آرامش نیاز داشتید، می توانید به این مكان بازگردید. فقط كافی است چشم ها را ببندید، نفس عمیق بكشید و این صحنه را دوباره مجسم كنید. با تمرین منظم، به سرعت آرامش خود را باز می یابید.

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : ابوذر

 

8 روش ساده برای کنترل خشم

مهارتهای كنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود كاهش دهید. یكی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت می‌باشد...

وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را كنترل نماییم از چند جهت دچار آسیب می‌گردیم:
عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد  زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یكدیگر هستند.

عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان می‌گردد.
عصبانیت موجب كاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.

عصبانیت به معنای از دست دادن كار است، زیرا روابط را نابود می‌كند.
همچنین عصبانیت به معنای شكست در كاری است كه در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرمتر میتوان موفقیتی در پی داشت.

عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است)
در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیاری می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشكل می‌باشد.

اكنون افراد از خطرات عصبانیت و نیاز برای مدیریت و كنترل آن با سوختن مهارتها و راهكارهای لازم آگاهی یافته‌اند. برای برخی از افراد مدیریت و كنترل عصبانیت آسان و راحت است.
مهارتهای كنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید

افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامه‌ای برای كنترل عصبانیت دارند. نكات زیر، مسائل مهمی می‌باشند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك می‌كنند. این نكات را به خاطر سپرده و به‌كار بندید.

 نكته اول :
این سوال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع 10 سال دیگر هم برایم مهم است؟» به این وسیله می‌توانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید. 

 نكته دوم :
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئله‌ای آنچنان مهم نمی‌باشد.

نكته سوم :
 تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیتتان شده است) را انجام می‌دهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمی‌آیید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی می‌شوید؟ 

نكته چهارم : 
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را به‌طور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط در اثر بی‌دقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمی‌خواسته شما را ناراحت كرده و بیازارد.

نكته پنجم :
سعی كنید قبل از گفتن هر كلامی تا عدد 10 بشمارید. انجام این كار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی می‌تواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند. 

 نكته ششم :
 شمارش تا 10 را با روش‌های جدید و بهتر انجام دهید مثلا این كار را با یك تنفس عمیق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق - از دیافراگم - به افراد كمك می‌كند تا احساس راحتی كنند.

 نكته هفتم :
می‌توانید سرعت شمارش اعداد را كندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یك كشتی بخار، دو كشتی بخار و... شاید شمارش كشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، به‌جای آن می‌توانید بشمارید: یك شكلات، دو شكلات و... یا هر چیز دیگری كه برای شما خوشایند و خنده‌دار باشد.

نكته هشتم :
تجربه‌ای آرامش‌بخش را تجسم نمایید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكان‌های امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
 
 
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:29 :: نويسنده : ابوذر

 
آیا کم خواب هستید؟
من مشکلات فراوانی در خواب شبانه دارم. هر شب بین 2 تا 4 صبح بیدار و تشنه هستم. این ساعت بیدار می شوم و برای خوردن یک لیوان شیر مغز بادام از آشپزخانه می روم...

شما نیاز به چرت بعدازظهر ندارید: بیدار بمانید و چرخه خواب خود را دوباره آغاز کنید.
 به خودم می گویم این تشریفات برای صبح به این زودی خوب است به دلیل اینکه می توانم یک هزارم کلسیم و ویتامین ها را از شیر مغز بادام به دست بیاورم، ولی من به خودم دروغ می گویم. برای احساس آسایش من باید هر 4 مرحله خواب  که شامل خواب سبک، حرکات سریع چشم و خواب عمیق است را تجربه کنم.
 قطع خواب کوتاه یا خواب طولانی در آخرهفته ها و روزهای تعطیل ساعت طبیعی بدن را مختل می کند و شما هنوز احساس خواب آلودگی می کنید.

زنگ ساعت را برای زنگ زدن در مرحله ی REM خواب تنظیم کنید. 90 دقیقه ی اول از خواب فعالترین بخش آن است. در این مرحله شما چشم ها را بسته و از وضعیت بیداری وارد اولین مرحله می شوید: گذار.

گذار حدود 5 دقیقه طول می کشد و بعد به مرحله 2 می رسید: خواب سبک . این مرحله نیز کوتاه و تقریبا بین 10 تا 20 دقیقه طول می کشد تا به مرحله 3 وارد شوید : آغاز خواب عمیق. حدود 20 دقیقه در این مرحله می مانید و بعد از آن اولین دور خواب بسیار عمیق آغاز می گردد.

پس از حدود 30 دقیقه در مرحله ی خواب بسیار عمیق، بدن به مرحله ی 3 برمی گردد. پس از آن مرحله ی 2 و سرانجام مرحله ی خواب REM. بدن های ما این از این الگو برای چرخه های خواب در هر 90 دقیقه استفاده می کنند. بنابراین برای اینکه در هنگام بیدار شدن احساس تازگی و سرحالی کنید، زنگ ساعت را با این چرخه تطبیق بدهید.

شب هنگام سیگار نکشید و ننوشید(الکل). سیگار کشیدن و نوشیدن الکل مانع از رسیدن بدن به عمیق ترین مرحله ی خواب می شوند. در این مرحله است که انرژی برای فعالیت های روز بعد ذخیره می شود. بدون این مرحله از خواب، شما  در تمام روز، احساس خستگی ، سنگینی و عدم تمرکز خواهید نمود.

بعد از ساعت 10 صبح قهوه ننوشید. کافئین سبب تندتر و سخت تر کار کردن قلب می شود و همچنین سبب مانع  ماده شیمیایی آدنوزین در مغز می شود. آدنوزین عملکرد سالم سلول های عصبی را ارتقا می دهد. کافئین سبب می شود که آدنوزین دیده نشود و بنابراین سلول های عصبی دچار استرس شد ه و سریعتر حرکت می کنند.

این امر سبب می شود که شما پس از نوشیدن قهوه، احساس بیداری و هوشیاری کنید. نیمه ی عمر عمل کافئین 6 ساعت است، در نتیجه، 12 ساعت طول می کشد تا این اثر کافئین در مغز از بین برود.

در وسط روز چرت نزنید. خواب عمیق زمان تجدید انرژی و ترمیم فیزیکی است. یک ساعت طول می کشد تا بدنتان به خواب عمیق فرو برود. خون از مغز و دیگر ارگان ها خارج می شود و ماهیچه ها را سیراب می کند. این دلیلی که چرت بعدازظهر حس خوبی دارد، ولی الگوی خوبی برای خواب شبانه نیست. فرض کنید یک فیلم سینمایی درست از وسطش آغاز شده باشد در اینصورت وقت زیادتری از شما می گیرد تا به پایانش برسید. چنین حالتی برای چرخه خواب شما نیز وجود دارد. آغاز مجدد این چرخه با یک خواب نیمروزی شبیه آغاز کردن یک روز جدید است ، در این صورت شما مشکلات بیشتری برای خواب رفتن و خواب ماندن در شب خواهید داشت. 

اگر در میان روز احساس خستگی شدید می کنید، از داروهای طبیعی برای خستگی استفاده استفاده کنید. انواع مختلف فلفل های تند نقش زیادی در افزایش ضربان قلب دارند بدون اینکه در فرآیندهای شیمیایی اثرگذار بر خواب تغییری بدهند. بنابراین در سالاد عصرانه خود کمی فلفل خیای تند بریزید و احساس پرانرژی بودن کنید. ورزش نیز هورمونهای "حس خوب" و انرژی را تقویت می کند. برای مبارزه با رخوت بعد از ظهر، پس از صرف ناهار 20 دقیقه پیاده روی کنید. قندهای ساده و کربوهیدرات های ساده را از برنامه ی غذای خود حذف کنید. خوراکی های دارای مقادیر زیاد کربوهیدرات ساده، مانند شکر می توانند احساس افت شدید انرژی را در شما ایجاد کنند.  

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:22 :: نويسنده : ابوذر

 
با اضطراب های نفس گیر چگونه مقابله کنیم؟(2)
حدوداً 5% افراد جامعه از این مشکل رنج می‌برند. بنابراین، چه طور می‌توان شناسایی اش کرد؟ و چگونه می‌توان با آن مبارزه کرد؟

برخی پزشکان روان درمانی را ترجیح می‌دهند

اگر چه ضد اضطراب ها در مقابل بحران اضطراب مؤثرند ولی نمی‌توانند این مشکل را از ریشه برطرف سازند. بنابراین، روان درمانی ضروری است.
چندین روش که امکان پذیرند:

روان درمانی رفتاری و شناختی:
مزیت این روان درمانی، سرعتش است. این روان درمانی کوتاه است، در طی جلسات روان درمانی، درمانگر به بیمار می‌آموزد که واکنش های نامناسبش را «از ذهن پاک کند» و پاسخ های جدید و متناسبی بیاموزد.
در این روش، بحران اضطراب و علائمش، نوعی واکنش مشروط تصور می‌شوند. در شرایط استرس زا، در یک مکان استرس زا و یک زمان استرس زا، همه چیز به یک پاسخ اضطرابی نادرست منجر می‌شود. مثلاً، ترسی که ممکن است به بحران اضطراب منتهی شود.

در جلسۀ روان درمانی رفتاری و شناختی، بیمار می‌آموزد که ترس هایش را رام کند. اگر او دچار فوبیا باشد، او کم کم و به واسطۀ انجام تمرینات، شی مورد ترس را تصور می‌کند، سپس موفق می‌شود که با او صحبت کند، سپس نزدیکش می‌شود. او به کمک درمانگر متوجه می‌شود که این خطر خیالی است و خطر مرگ برای او وجود ندارد. سپس او پاسخ های جدید و متناسب را فرامی‌گیرد.

در موارد فوبیا یا هراس اجتماعی، درمانگر به او روش‌هایی برای احساس راحتی بیشتر با جامعه می‌آموزد. این جنبۀ رفتاری درمان است. و در زمینۀ شناختی، بیمار می‌آموزد  که طرح کلی افکاری را که باعث بحران می‌شوند، تشخیص دهد. برخلاف روان درمانی تحلیلی، در این روش خاطرات کودکی که احتمالاً باعث آسیب های روحی شده اند، مورد کنکاش قرار نمی‌گیرند.

روان درمانی تحلیلی:
این درمان طولانی تر از درمان رفتاری و شناختی است، اما عمیق تر به مسائل می‌پردازد. به همین علت، می‌توان بین جلسات درمان رفتاری و شناختی، از این نوع درمان هم بهره برد. به محض اینکه علائم از بین رفتند، می‌توان جستجوی علل را آغاز کرد. درمان تحلیلی می‌تواند به شکل چهره به چهره، با مکالمه ای بین درمانگر و بیمار صورت بگیرد یا اینکه بیمار روی آن تحت معروف دراز بکشد و درمان شروع شود.

خواب هیپنوتیزم:
تصور نکنید که درمانگر هر جلسه شما را به خواب هیپنوتیزم می‌برد ! او می‌تواند از این روش، فقط یک یا دو بار استفاده کند. زمانی که از خواب بلند می‌شوید به شما اجازه می‌دهد که دربارۀ دردهایتان راحت تر حرف بزنید. تکنیک هیپنوتیزم بر اضطراب بسیار مؤثر است. وضعیت بسیار راحتی است که شما در آن شناورید و باعث می‌شود که راحت تر از اضطراب هایتان حرف بزنید. درمانگر می‌تواند به شما کمک کند که "پاسخ" های جدیدی فرابگیرید.
 
تکنیک های ملایم:
اگر شما از اضطراب موقت رنج می‌برید، و این اضطراب زیاد ناتوان تان نکرده، می‌توانید از روش های ریلکسیشن مانند سورفولوژی یا یوگا بهره ببرید. شک نکنید، بهتان ثابت می‌شود. کتاب هایی زیادی وجود دارند که مورد شما را درمان می‌کنند. آنها را بخوانید. این کار روش خوبی برای رام کردن و فهمیدن مشکلات است. شما تنها کسی نیستید که دچار این مشکلات شده است. اگر یک زمانی، برخی شرایط آزارتان می‌دهند، معنی اش بروز فوبیا نیست، دنبالش نگردید و از آن اجتناب کنید. با تکرار دوری کردن از آنها، می‌توانید ترس هایتان را مدیریت کنید. از ضد افسردگی های نوع ISRS استفاده کنید. بر خلاف ضد اضطراب ها، به آنها وابسته نمی‌شوید در حالیکه برای رفع اضطراب بسیار مفیدند.

توجه: قطع ناگهانی درمان ضد اضطراب ها یا ضد افسردگی ها ممکن است باعث مشکلات جهشی شود: امکان دارد بحران ها شدیدتر از قبل شوند. احتمال بروز سندروم ترک داروها نیز وجود دارد؛ این سندوم مشکلاتی مانند سرگیجه یا تشنج را با خود به همراه می‌آورد. 
 
آیا قابل درمان است؟
اگر نتوانید بحران اضطراب را به طور کامل درمان کنید، همیشه می‌توانید یاد بگیرید که بحران ها را چگونه مدیریت کنید. قبل تر ها، برخی افراد عصبی، بسیار سخت می‌توانستند بحران را به طور کامل درمان کنند. و همیشه یک اضطراب عمیق برایشان باقی می‌ماند، حتی اگر بین بحران ها فاصله می‌افتاد یا از بین می‌رفتند. روش های متفاوت روان درمانی (خصوصاً رفتاری و شناختی) می‌توانند بر علائم فائق آیند و شما را به زندگی نرمال و عادی بازگردانند.

آنچه که مهم است، این است که این بحران ها را دست کم نگیرید. آنها نشانه های یک بیماری عمیق اند که باید درمان شود. اگر بگذارید علائم مزمن شوند، این احتمال وجود دارد که به خاطر تکرار بحران ها، ناتوان شوید.
بنابراین، نقش اطرافیان بسیار مهم است. دردها و بیماری واقعاً تحمل ناپذیرند. درک نزدیکان از این مشکلات برای کسی که رنج می‌کشد، اهمیت زیادی دارد. این بیماری، بیماریی است که باید به طور کامل مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:11 :: نويسنده : ابوذر

 
با اضطراب های نفس گیر چگونه مقابله کنیم؟(1)
قلب تان به شدت تند می‌زند، عضلاتتان می‌لرزند، عرق تمام بدن تان را می‌پوشاند، قلب تان و شکم تان درد می‌کنند و ... .
 
بحران اضطراب
تمام نشانه هایی که مشاهده می‌شوند، به خوبی به عنوان نشانه های بحران اضطراب شناخته می‌شوند. وقتی که این نشانه ها، برای اولین بار ظاهر می‌شوند، فرد گمان می‌کند که دارد می‌میرد.
 
بحران اضطراب را چگونه بشناسیم؟
بحران اضطراب، یک اضطراب ساده نیست. اضطراب یک واکنش طبیعی و عادی بدن در مواجهه با خطر یا شرایط استرس زاست.

اما بحران اضطراب بدون هیچ علت خاصی به وجود می‌آید. غالباً خصوصیات یک بیماری خاص را به خود می‌گیرد و همراه یک سری علائم جسمی است، از جمله این علائم می‌توان به تاکی کاردی (ضربان قلب)، دردهای سینه ای، تهوع، استفراغ، دردهای شکمی، احساس سرگیجه و احساس خفگی اشاره کرد. اما علاوه بر تمام این علائم که در بدن ظاهر می‌شوند، فرد دچار احساس زوال شخصیت نیز می‌شود.

او احساس می‌کند که دارد دیوانه می‌شود و تصور مرگ قریب الوقوع را دارد. این بحران ترس است. مانند یک حیوان پریشان، می‌خواهد از جسم وحشتناک خود فرار کند، دلش می‌خواهد از مکانی که این بحران برایش به وجود آمده بگریزد و می‌خواهد از نگاه های دیگران فرار کند. بدنش درد می‌کند. جسم و روحش در رنج و عذاب اند.

این بحران های اضطراب، عالباً در بین کسانی که از لحاظ روحی، روانی و عصبی حساس هستند ایجاد می‌شود. همچنین، می‌توان گفت که این بحران نقطۀ مشترکی است بین کسانی که مشکلات عصبی دارند و کسانی که از بیماری روانی رنج می‌برند. با این تفاوت که اضطراب در بین کسانی که عصبی هستند بر روی یک چیز خاص متمرکز می‌شود (مثل هراس از یک شی خاص) که یک حس و یا تهدید ناشناخته ای را در او به وجود می‌آورد؛ در حالی که این بحران بین افرادی که بیماری روانی دارند به شکل درگیر شدن با یک حس خاص (همان حس ناخوشایند نسبت به جسم) بروز پیدا می‌کند تا در این دنیای متخاصم، حل یا غرق نشوند.

علائم
بحران اضطراب ممکن است تنها چند دقیقه طول بکشید. اما امکانش هم هست که این بحران چندین ساعت ادامه داشته باشد و فرد را خسته کند. به طور کلی، این بحران یا در وضعیت ترس یا در وضعیت غیرمنتظره، به شکل ناگهانی شروع می‌شود. غالباً، این نشانه ها نیز بروز پیدا می‌کنند:
 تپش قلب، تاکی کاردی،
تعرق بدن،
 لرزش یا شوک عضلانی،
 احساس بند آمدن نفس، خفگی و اختناق،
 دردهای سینه
 تهوع، درد شکم و استفراغ،
 احساس سرگیجه، خالی بودن سر و احساس بیهوشی،
 احساس زوال شخصیت (مانند جدا شدن از خود)،
 احساس ترس شدید و غیر قابل توضیح.
 
گاهی اوقات تشخیص سخت می‌شود
علائم بحران اضطراب ممکن است بسیار واضح و قابل توجه باشند. حتی ممکن است گاهی اوقات ظاهر یک حملۀ قلبی جدی به خود بگیرند. بنابراین، بسیار مهم است که در اولین لحظات، علت های جسمی از بین بروند. تا برای شخص یک مشکل قلبی جدی و حاد به وجود نیاید. در غیر این صورت، ایست قلبی و مرگ بر اثر بحران اضطراب!!

بحران اضطراب ممکن است به شکل مشکلات تکراری گوارشی نیز خود را نشان دهد. مانند تهوع یا استفراغ. بنابراین، تشخیص این که این مشکلات بر اثر یک ناراحتی گوارشی ایجاد شده اند یا بحران اضطراب در به وجود آمدن شان، نقش داشته، مشکل است. گاهی اوقات کسانی که مبتلا به اضطراب شدید هستند، قبل از این که اضطراب شان تشخیص داده شود، نزد چندین پزشک متخصص گوارش می‌روند.

وقتی که بحران ایجاد می‌شود، خصوصاً اگر اولین دفعات بروزش باشد، باید سریعاً نزد پزشک رفت تا علت جسمی یا روحی آن تشخیص داده شود. اما اگر بحران اضطراب به شکل های متفاوتی ظاهر شود، غالباً اعلام تشخیص، زمان بر خواهد بود. و این مشکل اصلی است. اگر زمانی که بحران ایجاد می‌شود، مشکلات قلبی یا گوارشی را با خود به همراه نداشته باشد (ممکن است این روند، چندین سال ادامه داشته باشد) ، بیماری زمان مناسب برای «مزمن شدن» خواهد داشت: بحران ها بیشتر و بیشتر تکرار می‌شوند و ترس از یک بحران جدید، نگرانی جدیدی تولید می‌کند. این یک چرخۀ معیوب است. علائم روحی و علائم جسمی از دو طرف، یکدیگر را تشدید می‌کنند. بنابراین، در اغلب موارد فوبیا (هراس) نیز ظاهر می‌شود.

اگر بحران در موقعیت خاصی (مثلاً سینما، وسایل نقلیه و...) بروز پیدا کند، شخص می‌‌آموزد که از این موقعیت و ترس متعاقب آن اجتناب کند. اگر مشخص نباشد که بحران ها در چه موقعیتی پدید آمده اند، اضطراب دائمی و فرد در نوعی زندان ذهنی، منزوی می‌شود. باید دانست که 20% افراد مبتلا به این مشکل، سعی می‌کنند روزهایشان را هر چه سریع تر به پایان برسانند.
 
علل
بحران اضطراب به هیچ وجه مشکل مجزا و منفکی نیست. مشکلی است که به شدت پشت مشکل های دیگر پنهان می‌شود. یک مشکل روانی است که برای خروج از آن باید هرچه سریع تر و دقیق تر تشخیص داده شود.
ممکن است به شکل افسردگی، فوبیا و یا اختلال اعصاب عمل کند. در بیشتر موارد، بحران اضطراب مثل نوعی پرده یا سد است. سد محافظی که برای پنهان کردن یک خاطره یا آسیب روحی سرکوب شده، به کار می‌رود.
ممکن است به خاطر یک آسیب روحی از کودکی و یا حتی زمانی که فرد بسیار کوچک بوده و آن خاطره را فراموش کرده، ایجاد شود. 
 
درمان ها
در همان ابتدا، به محض اینکه بحران اضطراب به وجود آمد، باید درمان شود. یعنی، باید به ضد اضطراب ها متوسل شد. ممکن است بنزودیازپین ها مانند دیازپام، لُرازپام، آلپرازُلام یا کلونازپام تجویز شوند. این ضد اضطراب ها یک مزیت دوگانه دارند: زمان بحران اضطراب، این داروها علائم را آرام می‌کنند، اما در زمان های دیگر، فرد می‌داند که یک ضد اضطراب در اختیار دارد و این موضوع خود ارزش یک ضد اضطراب را دارد ! (به خاطر داریم که یکی از علل بروز بحران اضطراب، ترس از آن بود)

با این حال، این داروها باید با رعایت اعتدال مصرف شوند. در واقع، آنها تأثیر وابستگی شدید به خود را به دنبال دارند. 

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 3:5 :: نويسنده : ابوذر

آیا افسرده اید ؟ آیا دائم ناراحتید؟
عوامل تغذیه ای نقش مهمی در بروز افسردگی دارند. از طرف دیگر، كسانی كه دچار افسردگی هستند غالباً تغذیه نامناسبی دارند و بنابراین از این جهت در معرض خطر هستند.
 

 افسردگی یكی از شایع ترین مشكلات بهداشت روان است. بنابر اعلام سازمان جهانی بهداشتی در سال 2002 افسردگی از نظر باری كه به جامعه تحمیل می كند، چهارمین رتبه را در بین بیماری ها داراست و شایع ترین علت ناتوانی محسوب می شود. در كشور ما نیز جزو 7 علت اول بار بیماری و ناتوانی در سنین مختلف به شمار می رود.
هنگامی كه فردی دچار افسردگی باشد سطح انرژی در او كمتر از حد معمول است و اشتیاق و اشتها برای بسیاری از چیزها از جمله غذا در او از بین می رود و در نتیجه تغذیه فرد دچار اختلال می شود.
كاهش یا افزایش وزن ناخواسته و جذب ناكافی ویتامین ها و مواد معدنی غالبا با افسردگی ارتباط دارد. افرادی كه بیشتر در معرض این خطرات هستند افراد مسنی هستند كه تنها زندگی می كنند و یا كسی كه آنها را تشویق به خوردن مواد غذایی مناسب و كافی كند را ندارند.

برخی از مهم ترین علل تغذیه ای اثرگذار بر افسردگی
- كمبود برخی مواد مغذی:
كمبود برخی از مواد مغذی در رژیم غذایی فرد می تواند سبب ایجاد افسردگی شود یا حالت افسردگی فرد را تشدید كند. این مواد مفید عبارتند از:
 
- اسیدهای چرب امگا 3: كمبود این مواد در رژیم غذایی می تواند فرد را مستعد افسردگی كند. منابع غذایی این اسید چرب شامل غذاهای دریایی به ویژه ماهی های چرب، تخم مرغ های غنی شده با امگا 3، روغن كانولا، روغن بذر كتان، گردو، سویا و سبزیجات برگ سبز هستند. بر همین اساس توصیه كلی این است كه تمام بزرگسالان حداقل دو بار در هفته ماهی مصرف كنند.

- اسید فولیك: سطح اسید فولیك در خون برخی از افراد مبتلا به افسردگی پایین است. جگر، قارچ و سبزی های برگ سبز (به ویژه اسفناج و كلم بروكلی)، گوشت گاو كم چربی، سیب زمینی، نان گندم كامل، آب پرتقال و لوبیا از منابع اسید فولیك هستند.
 
- ویتامین B12: سطوح بالاتر این ویتامین در خون افراد افسرده سبب می شود كه این افراد به درمان پاسخ بهتری بدهند. منابع غذایی ویتامینB12 شامل جگر، شیر، تخم مرغ، ماهی و گوشت هستند.
 
- روی: این عنصر نقش مهمی در عملكرد سیستم عصبی دارد. تعادل این عنصر در بدن در پیشگیری و درمان افسردگی موثر است. گوشت، مرغ، ماهی، شیر و فرآورده های آن، جگر، غلات كامل، لوبیا و مغزها از منابع روی هستند.
 
- آهن: كمبود آهن می تواند سبب بی حوصلگی شود و مكمل یاری با آهن باعث بهبود خلق می شود. این ماده مغذی در جگر بیش از سایر منابع غذایی و سپس در غذاهای دریایی، گوشت بدون چربی، گوشت پرندگان، زرده تخم مرغ، میوه های خشك، غلات كامل و نان غنی شده وجود دارد. آهن موجود در منابع گیاهی مانند حبوبات و برخی سبزی های سبز رنگ به مقدار كمتری جذب می شود.
 
- ویتامینB6: مصرف این ویتامین در درمان و پیشگیری از افسردگی مؤثر است. این ویتامین به طور گسترده در غذاها وجود دارد. گوشت، غلات كامل به خصوص گندم، سبزی ها و مغزها حاوی این ویتامین هستند.
 
- ویتامینE: این ویتامین به علت اثرات آنتی اكسیدانی زیادی كه دارد می تواند در درمان و پیشگیری از افسردگی مؤثر باشد. از آنجایی كه این ویتامین توسط گیاهان ساخته می شود، روغن های گیاهی بهترین منابع آن هستند. میزان ویتامینE در روغن آفتابگردان، كلزا، ذرت، زیتون و مغزها به ویژه بادام زیاد است. باید توجه داشت كه سرخ كردن در حرارت بالا باعث تخریب این ویتامین می شود.
 
- ویتامینC: غلظت این ویتامین در مغز زیاد است و به نظر می رسد در تنظیم فعالیت های عصبی نقش داشته باشد. به علاوه این ویتامین دارای خواص آنتی اكسیدانی است. سبزی ها و میوه ها به ویژه مركبات بهترین منبع آن هستند. ویتامینC بسیار حساس است مقداری از آن در زمان پخت از دست می رود حتی در یخچال نیز بعد از 24ساعت 45درصد این ویتامین كاهش می یابد.
 
- منیزیم: سطح منیزیم در بدن افراد مبتلا به افسردگی كمتر از افراد سالم است. به نظر می رسد كه دریافت منیزیم در كاهش افسردگی مؤثر است. دانه ها، مغزها، حبوبات، سبزی های برگ سبز تیره مانند منیزیم منابع خوب این ماده مغذی هستند. شیر نیز در صورتی كه به مقدار كافی مصرف شود، یكی از منابع منیزیم محسوب می شود.

- سلنیم: كمبود این ماده می تواند با افسردگی مرتبط باشد. میزان سلنیم غذا بستگی به محتوای آب و خاك هر منطقه دارد. غذاهای دریایی، جگر، گوشت قرمز و ماكیان منابع عمده این ماده هستند.
 
- تریپتوفان: یك اسیدآمینه ضروری است كه بدن قادر به ساختن آن نیست. این ماده پیش ساز سروتونین است. سروتونین اثرات ضدافسردگی دارد. هنگامی كه سروتونین در مغز فعال است، احساس «خوب بودن» در فرد تقویت می شود. به نظر می رسد برخی از افرادی كه دچار افسردگی هستند، دارای كمبود سروتونین هستند. این ماده مغذی در گوشت مرغ و گاو، مغزها، ماهی، شیر، تخم مرغ، پنیر و برخی سبزی ها به میزان زیاد موجود است. مصرف مواد حاوی كربوهیدرات، ورود تریپتوفان را به مغز افزایش می دهد. مواد غذایی حاوی كربوهیدرات شامل غلات، حبوبات، سبزی های نشاسته ای مانند سیب زمینی، لبنیات و میوه ها هستند.
 
الگوی غذایی
مصرف بیشتر سبزی، میوه، مغزها، حبوبات و غلات كامل (سبوس دار)، روغن زیتون، دانه های خوراكی، ماهی و لبنیات كم چرب در مقایسه با مصرف گوشت قرمز پرچرب، لبنیات پرچرب، كره و روغن های حیوانی، الگوی غذایی مناسب تری برای پیشگیری و درمان افسردگی هستند.
 
چاقی
افراد چاق به علل مختلف بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند. از سوی دیگر افسردگی نیز می تواند فرد را مستعد چاقی كند. بنابراین در افراد افسرده باید مراقب چاقی بود و افراد چاق را تشویق به داشتن فعالیت بدنی و كاهش مصرف مواد پركالری كرد.
 
برخی مواد غذایی
- چای سبز: شیوع افسردگی در افرادی كه به طور مرتب چای سبز مصرف می كنند كمتر است.
 
- ماهی: شیوع افسردگی در كشورهایی كه مصرف سرانه ماهی در آنها بالاست، كمتر است.
 
- روغن زیتون: این روغن دارای ماده مؤثری است كه اثرات ضدافسردگی دارد.
 
- چربی های ضروری: یكی از روش های كمك به روحیه افراد، خوردن چربی به مقدار كافی و نه زیاد است. برای این منظور باید انواع درست و مناسبی از چربی ها را انتخاب كرد. وجود چربی های اشباع نشده (غیرجامد) در رژیم غذایی هر فرد ضرورت دارد.
 
- قهوه و مواد دیگر حاوی كافئین: افرادی كه دچار افسردگی هستند، معمولاً از كافئین برای بالا بردن انرژی خود استفاده می كنند. اما این اقدام می تواند كاملاً اشتباه باشد. كافئین سیستم عصبی را تحریك می كند بنابراین مقدار زیاد آن می تواند مانع استراحت خوب شبانه شود. كافئین از خواب عمیق جلوگیری می كند. تحریك بیش از حد سیستم عصبی می تواند به طور بالقوه باعث افزایش سطح اضطراب شود. اضطراب و افسردگی معمولاً دست در دست هم حركت می كنند و این امر بهبودی را دشوارتر می كند.
پیروی از یك رژیم غذایی سالم، متنوع و متعادل، دریافت مواد مغذی به اندازه كافی و داشتن وزن مناسب در پیشگیری و درمان افسردگی مؤثر است. پیروی از هرم غذایی، راهنمای مناسبی برای انتخاب غذاهای سالم و متنوع است.

پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 2:53 :: نويسنده : ابوذر

افسردگی چگونه درمان می‌شود؟

اگر انسانها کاملاً شبیه به هم بودند، شناخت علل افسردگی و درمان آن بسیار ساده تر بود. اما .....

 
اگر انسانها کاملاً شبیه به هم بودند، شناخت علل افسردگی و درمان آن بسیار ساده تر بود. اما هر انسانی تجارب منحصر به فردی دارد. تفاوتهای فردی، ذاتی و زیست شناختی که افراد  مختلف با یکدیگر دارند درمان افسردگی را پیچیده می سازد. به همین دلیل یک نوع درمان برای همه ی افراد مناسب نیست. اما تحقیقات نشان می دهند که درمانهای ترکیبی شامل دارو و سایر روشهای درمانی برای بیشتر بیماران مفید است. در اغلب موارد درمان به سه مرحله تقسیم می شود. به خاطر داشته باشید که در این تقسیم بندی حد و مرز زمانی مشخصی بین مراحل وجود ندارد.

مراحل درمان افسردگی:
١- در مرحله حاد بیماری، هدف از درمان تسکین دادن علائم افسردگی است. این مرحله معمولاً ١٢-٦ هفته طول می کشد، اما ممکن است بسته به نوع درمان و پاسخی که به آن داده می شود بیش از این نیز به طول بیانجامد.
٢- در ادامه بیماری، درمان برای بهبودی انجام می گیرد. در این مرحله درمان متعادل می شود مثلاً میزان مصرف دارو تنظیم می شود. این مرحله ممکن است ٥-٤ ماه طول بکشد.

در مرحله آخر درمان نگهدارنده صورت می گیرد و هدف از آن جلوگیری از عود بیماری است. اگر  با وجود درمان چند دوره ، افسردگی ایجاد شده باشد یا فرد به صورت مزمن بی حوصله و افسرده باشد و یا در مواردی که عوامل مستعد کننده برای فرد وجود داشته باشد درمان مداوم مورد نیاز است چون در این افراد احتمال عود بیماری بیشتر است.

برای درمان چه نکاتی را باید در نظر داشت؟
در سیر درمانی، پزشک عمومی نقش مهمی ایفا می کند چرا که در اولین قدم علائم شما را ارزیابی می کند و ممکن است یک علت زمینه ای طبی برای افسردگی پیدا کند که با درمان آن مشکل برطرف شود. وقتی مشخص شد که مشکل اصلی افسردگی است، ممکن است برای شما داروی ضد افسردگی تجویز شود. برخی اوقات پاسخ به این درمان خوب است و به درمان بیشتری نیاز نیست. اما اگر درمان اولیه کافی نباشد پزشک ممکن است شما را به متخصص روانپزشکی ارجاع دهد. چون معمولا پزشک عمومی به جزئیات درمان مانند روان درمانی و درمانهای تخصصی نمی پردازد، برای انتخاب روانپزشک باید دقت کنید و به او اعتماد داشته باشید. ممکن است روانپزشکی که فرد دیگری آن را به شما معرفی و توصیه می کند، برای شما مناسب نباشد و با او نتوانید به راحتی ارتباط برقرار کنید.

اصول درمان افسردگی: 
* درمان افسردگی ممکن است شامل داروهای ضد افسردگی، مشاوره تخصصی، درمانهای رفتار شناختی و یا ترکیبی از اینها باشد.
* در درمان افسردگیهای خفیف تا متوسط ممکن است مشاوره ی تخصصی کافی باشد.
* اگر علائم اولیه بیماری شما شدید باشند احتمالا هم دارو و هم مشاوره ی تخصصی باید صورت گیرند.
* اگر علائم هشدار دهنده ای مانند افکار خود کشی یا خطر آسیب به خود یا دیگران یا علائم شدیدتری مانند فاصله گرفتن از جهان واقع یا جنون و یا سوء مصرف بیش از حد الکل و داروها وجود داشته باشند، احتمالا بیمار بستری می گردد.
* افسردگی معمولا به وسیله داروها مشاوره و روان درمانی ویا ترکیبی از اینها با موفقیت درمان می شود. با این حال ممکن است مدت زمانی نیاز باشد تا نوع دارو ، میزان آن و نوع روان درمانی و مشاوره مشخص شود. معمولا 12 - 4 هفته طول می کشد تا داروها تاثیر کنند. پس از آن روند درمان سریعتر می شود.
* در موارد نادری ممکن است از درمان با الکتریسیته برای افرادی که به درمانهای دیگر پاسخ نمی دهند یا علائم جنون یا رفتارهای خطرناک برای خود و دیگران دارند استفاده شود. این درمان یک تحریک الکتریکی است که باعث ایجاد یک تشنج خفیف می شود و به نظر می رسد که با اثر بر واسطه های شیمیایی مغز باعت تسکین علائم می شود. درمان مداوم:
در حدود نیمی از افراد مبتلا به افسردگی دچار عود علائم می شوند. ادامه دادن درمان برای 15 –7 ماه بعد از بهبودی، خطر بازگشت بیماری را کاهش می دهد.

 در این مدت :
* رژیم غذایی متعادلی داشته باشید.
* از مصرف الکل اجتناب کنید.
*  ورزش کنید.
* خواب مناسبی داشته باشید.
*  حمایت اعضای خانواده و دوستان کمک کننده خواهد بود.
افسردگی شدید ممکن است عامل خطری برای بیماری عروق کرونر یا حمله  قلبی محسوب شود، ولی مهمترین خطر اقدام به خودکشی است. در حدود 15درصد از بیماران  مبتلا به افسردگی از این طریق جان خود را از دست می دهند.
 
چرا باید افسردگی را درمان کرد؟
 هر کسی در هر سن، جنس، نژاد یا وضعیت اجتماعی ممکن است به افسردگی مبتلا شود. از هر 10 نفری که به پزشکان مراجعه می کنند یک نفر افسردگی دارد. در نیمی از موارد بیماری این افراد تشخیص داده نمی شود و درمان نشده باقی می ماند. اگر افسردگی درمان نشود کیفیت زندگی بسیار پائین آمده و خطر خودکشی همواره وجود دارد. ممکن است شما تشخیص ندهید که افسرده هستید و یا به دنبال درمان آن نباشید. اما هر چه زودتر به فکر علائم و به دنبال درمان باشید شانس درمان کامل، سریعتر و بیشتر است. پیشگیری از عود بیماری نیز بسیار مهم است.افسردگی در هیچ سنی طبیعی تلقی نمی شود و درمان آن اهمیت زیادی دارد. افسردگی در بچه ها معمولا به سختی تشخیص داده می شود. در نوجوانی ممکن است افسردگی به علت تغییرات هورمونی ایجاد شود. برخی اوقات والدین این بچه ها نیز افسرده هستند و باید درمان شوند. همچنین افراد مسن ممکن است تصور کنند که احساس افسردگی آنها طبیعی است. درمان در این افراد از ناتوانی زودرس آنها جلوگیری می کند و از خطر مرگ مربوط به افسردگی می کاهد. حمایت خانواده در درمان افسردگی نقش مهمی دارد. داروها را نباید خودسرانه مصرف کرد. مصرف برخی داروها باهم ممکن است کشنده باشد. ترکیبات گیاهی نیز با برخی داروها تداخل دارند و ممکن است عوارض جدی ایجاد کنند. در برخی موارد حتی بعضی از غذاها ممکن است با دارو تداخل داشته باشند. بر اساس تاریخچه  بیماری، شدت و ماهیت افسردگی نوع دارو توسط پزشک انتخاب می شود و در مورد رژیم غذایی، و تداخلات دارویی توضیحات لازم داده می شود.
 
تهیه و ترجمه:گروه سلامت سیمرغ ـ دکتر سمیرا سرخوش

دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : ابوذر

افكار مزاحم و آزاردهنده را چگونه از ذهن خارج كنیم؟

اگر افکار آزار دهنده ای دارید و نمی دانید چگونه از این همه فکر و خیال نجات پیدا کنید،روان شناسان توصیه می کنند ...
 

 یک روان‌شناس گفت: «یكی از روش‌های كاهش مشكلات و اختلالات عصبی، خلاقیت در نوشتن است كه فرد با این روش افكار مزاحم و آزار دهنده را از ذهن خود خارج می‌كند

دكتر فربد فدایی افزود: «نوشتن روشی است كه فرد می‌تواند با استفاده از آن به ذهن و افكار منظم خود نظم و ترتیب بخشد و بسیاری از هیجانات و حالاتی که او را آزار می‌دهند، از ذهن دور كند. برای مثال نوشتن دغدغه‌ها و سختی‌ها در قالب یك نامه به خداوند می‌تواند اعتماد به نفس افراد را تا حد قابل‌توجهی افزایش دهد.»

وی با بیان اینكه نویسندگان بزرگ نیز مشكلات را در نوشته‌های خود عنوان می‌كردند، خاطر نشان كرد: «در نوشتن دو موضوع عمل نوشتن و محتوای آن مورد توجه است، به طوری كه در عمل نوشتن فرد را تشویق به خوش‌نویسی می‌كنیم، چرا كه این موضوع میزان اضطراب را تا حد قابل قبولی كاهش می‌دهد اما در موضوع دیگر محتوای نوشته‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد و در این موارد هیجانات و عواطف تند انسان به شكل منطقی روی صفحه كاغذ می‌آید و این امر موجب نظم بخشیدن افكار در ذهن فرد خواهد شد .
 
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:52 :: نويسنده : ابوذر

چگونه خاطره بد را از ذهن پاک کنیم؟

بعد از اینکه گریه مفصلی کرد، در حالی که باقی‌مانده اشک‌هایش را از روی صورت‌اش پاک می‌کرد، با چهره‌ای غمگین و صدایی که حسرت در آن موج می‌زد، گفت: «آقای دکتر! می‌شه یه قرصی به من بدین که دیگه این چیزا یادم نیاد...

 

اگرچه ما یاد می‌گیریم که از نظر عاطفی درگیر مشکلات بیمار نشویم و فقط تا جایی به آنها بپردازیم که مانع تفکر بی‌طرفانه و کمکی که قرار است به بیمار بکنیم، نشود؛ ولی این بار انگار فرق می‌کرد و واقعا آرزو می‌کردم که چنین دارویی در اختیار داشتم. اما حیف که هنوز چنین روشی ابداع نشده و با توجه به دانش فعلی از مغز و حافظه، دستیابی به چنین درمانی هم اصلا نزدیک به نظر نمی‌رسد. پس چه باید کرد؟
خوشبختانه با انجام برخی اقدامات ممکن است بتوان تدریجا این مشکل را کمرنگ‌تر کرد. یکی از اولین و مهم‌ترین اقداماتی که باید صورت گیرد، درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب است که امکان دارد به‌طور هم‌زمان در فرد وجود داشته باشد و باعث تشدید اشتغالات ذهنی و آسیب‌پذیری بیمار شود.
بنابراین فرد باید از نظر وجود اختلالات همراه مورد بررسی قرار گیرد. به علاوه، انجام روان‌درمانی هم ممکن است بتواند از طرق مختلفی مثل حساسیت‌زدایی نسبت به جنبه‌های آزارنده حادثه، اصلاح باورهای نادرستی که ممکن است در مورد حادثه در ذهن فرد باشد و همچنین بررسی واقعه از دیدگاه‌های جایگزین یا به عبارت دیگر ارایه تعریف دوباره‌ای از اتفاق ناگوار، کمک‌کننده باشد. جالب است بدانیم که اگر فردی تلاش کند به یک موضوع خاص فکر نکند، از این تلاش خود نتیجه معکوس خواهد گرفت و بیشتر از قبل به آن موضوع فکر خواهد کرد!
پس تلاش برای فراموشی، آب در ‌هاون کوبیدن است و گردو بر گنبد انداختن. در عوض پرداختن به امور دیگری که توجه فرد را به سمت دیگری منحرف کند، می‌تواند تا حدودی و دست‌کم به صورت موقتی موثر باشد. اگرچه به خصوص در مواردی که مشکل شدید است، معمولا برای بهبود پایدار ناچار به استفاده از اقدامات درمانی که پیشتر به آنها اشاره شد، هستیم.
 
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:52 :: نويسنده : ابوذر

كشف روشی برای پاك كردن خاطرات از ذهن

دانشمندان موفق به كشف مكانیسم جدیدی در مغز شده‌اند كه می‌تواند خاطرات را از ذهن پاك كند.
 
محققان امیدوارند؛ با كشف این مكانیسم بتوانند از طریق الگوبرداری از روی آن روشها یا داروهای جدیدی را برای همین كاربرد تولید و ابداع نمایند.
دانشمندان پیشنهاد می‌كنند كه این یافته می‌تواند منجر به تولید داروهای پاك كننده حافظه شود كه به فرد كمك كند موضوعات و خاطرات خاصی را فراموش نماید.
محققان از مدتها پیش درباره علت یا علل اینكه انسانها چطور چیزی را فراموش می‌كنند و مكانیسم فراموشی تردید داشته‌اند و به دنبال پاسخ این سوال بوده‌اند كه مثلا چرا خاطرات جدید و كوتاه مدت از ذهن محو می‌شوند. بر اساس یك فرضیه، این قبیل خاطرات خیلی ساده با ثبات و پایدار نیستند و به مرور زمان ناپدید می‌شوند.
فرضیه دیگری نیز می‌گوید؛ در واقع سایر خاطرات جدیدی كه وارد مغز می‌شوند باعث می‌گردند كه اطلاعات جدید جای اطلاعات قدیمی را بگیرند. هر دو این دیدگاه‌ها نشان می‌دهند كه فراموش كردن یك مكانیسم منفعل است اما بر اساس تحقیق جدید به نظر می‌رسد كه هرگز اینگونه نیست و در واقع این یك سیستم فعال است كه حافظه را پاك می‌كند. این سیستم كاملا مستقل از مكانیسم‌هایی است كه حافظه را شكل می‌دهند.
یی زونگ یك متخصص نوروژنتیك در دانشگاه ستینگوآ در پكن و آزمایشگاه كلداسپرینگ هاربور در نیویورك این پژوهش جدید را انجام داده‌ است. زونگ و دستیارانش با آموزش به مگس‌های میوه با دو رایحه مختلف به این كشف دست یافته‌اند. محققان در آزمایش روی این حشره متوجه نقش یك پروتئین كوچك موسوم به Rac شده‌اند كه در مختل شدن یا فراموش كردن اطلاعات گذشته و قبلی نقش دارد.
محققان دریافتند كه وقتی مقدار این مولكول به طور مصنوعی در نورونها یا همان سلولهای عصبی مگس‌ها افزایش پیدا كند خاطرات جدید سریعتر پاك شده و محو می‌شوند. زونگ در این باره تصریح كرد: ‌دانشمندان تاكنون عمیقا درك نكرده بودند كه چه مولكولهایی در شكل گیری خاطرات نقش دارند اما با مطالعه روی فاكتورهایی كه با این مكانیسم جدید پاك شده یا تغییر می‌كنند ما توانستیم اساس ماده‌ای حافظه را شناسایی كنیم.
زونگ افزود: اكنون ما در جریان انجام آزمایشاتی هستیم تا دریابیم كه آیا این مكانیسم در مورد حافظه بلند مدت نیز می‌تواند كارآیی داشته باشد؟
بنابراین Rac یا مولكولهای مرتبط با آن می‌توانند بعنوان اهدافی برای تولید داروهایی كه حافظه را پاك می‌كنند كارآیی داشته باشند. مهمتر اینكه از این داروها می‌توان برای زدودن و پاك كردن خاطرات بد و یادآور مصیبت‌ها و اتفاقات ناخوشایند كه بسیاری منشا ابتلا به بیماریهای جسمی و بویژه روانی هستند، استفاده كرد.
جزئیات این تحقیق در مجله «سلول» منتشر شد ه است.
 
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:46 :: نويسنده : ابوذر

 

مواد غذایی استرس زا

استرس فشاری است كه در اثر تغییرات ایجاد شده در محیط به بدن تحمیل می شود. بعضی از استرس ها مفید هستند، اما وقتی از كنترل خارج می شوند، بدن به صورت های مختلفی از آثار سوء آن ها رنج می برد.
 

استرس چیست؟

استرس فشاری است كه در اثر تغییرات ایجاد شده در محیط به بدن تحمیل می شود. بعضی از استرس ها مفید هستند، اما وقتی از كنترل خارج می شوند، بدن به صورت های مختلفی از آثار سوء آن ها رنج می برد.

استرس تحمیل شده، انرژی بدنی و ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهد. به دنبال استرس، كاهش انرژی ذهنی و بدنی، خستگی، بی خوابی، تحریك پذیری و احساس افسردگی، افزایش ضربان قلب، بالارفتن فشار خون، افت قندخون، آسیب پذیری سیستم ایمنی و تغییر در وضعیت اشتها ایجاد می شود. مجموع موارد ذكر شده تأثیرات نامطلوبی بر فعالیت فرد سالم گذاشته و باعث تضعیف بدن می شوند.

در شرایط استرس، تولید سلول های ایمنی نوع لنفوسیت T افزایش می یابد ومقدار زیادی سم در بدن انسان جمع می شود. تولید هورمون آدرنالین به دنبال استرس و شرایط ناموزون با بدن، افزایش می یابد. تولید بیشتر آدرنالین به بدن كمك می كند تا انرژی بیشتری برای مقابله با شرایط جدید داشته باشد. از طرفی تولید آدرنالین، ذخایر موادقندی را تخلیه می كند. افزایش ترشح هورن های بدن، پاسخ طبیعی بدن ما به استرس است. غذا بر روی فعالیت مغزی تأثیر می گذارد. به عبارتی موادغذایی بر روی فعالیت تركیبات شیمیایی به نام نوروترانسمیتر( انتقال دهنده های عصبی ) اثر می گذارند. این تركیبات برای هوشیاری بدنی لازم هستند.

شاید این سؤال برای شما هم پیش آمده باشد كه آیا غذا در كنترل استرس مؤثر است یا نه؟

مصرف موادغذایی در زمان استرس بر پایه شواهد علمی است. اكثر مردم به این موضوع واقف هستند كه در زمان استرس بیشتر غذا می خورند و انتخاب آنها بیشتر از گروه مواد قندی و نشاسته ای است.

اسیدهای آمینه برای ورود به مغز از طریق جریان خون مغزی، با اسیدآمینه تریپتوفان رقابت می كنند و اجازه ورود به تریپتوفان را نمی دهند. مصرف مواد حاوی كربوهیدرات تولید هورمون انسولین را تحریك می كنند. ترشح هورمون انسولین از ورود اسیدهای آمینه به مغز جلوگیری كرده و فقط به اسیدآمینه تریپتوفان اجازه می دهد تا وارد سلول مغزی شود. تریپتوفان باعث ترشح هورمون سروتونین می شود و سروتونین از مهمترین ناقلین مغزی است و كاهش آن سبب بی خوابی، بی علاقگی، فقدان انرژی، عدم تمركز حواس و افسردگی می شود.

توجه به این موضوع مهم است كه غذاهایی كه ترشح سروتونین را افزایش می دهند، دارای چربی های پنهان هستند، بنابراین همانطور كه سطح سروتونین( هورمون آرام بخش ) افزایش می یابد، چربی هم وارد گردش خون می شود. علاوه بر این بدن در پاسخ به استرس، هورمون كورتیزول بیشتری ترشح می كند. افزایش ترشح هورمون كورتیزول، ترشح اسید معده را زیاد كرده و به مخاط معده آسیب می رساند.هورمون كورتیزول فعالیت هورمون انسولین را مختل می كند، و چربی ها را كه به طور ناآگاهانه در زمان استرس وارد بدن می شوند، به راحتی ذخیره می كند.

در سنین بالای 40 سال كاهش متابولیسم( سوخت و ساز) بدن، فرد را برای استرس آماده تر می كند. در این شرایط هورمون هایی ترشح می شوند كه اشتها را زیاد كرده و چربی را ذخیره lمیکند

 

چه موادغذایی باعث ایجاد استرس می شوند؟

كافئین ماده ای محرك است كه در قهوه، چای، كولاها، شكلات و تعدادی از داروها وجود دارد. مصرف زیاد موادغذایی حاوی كافئین همانند استرس عمل می كند و گاهی اوقات علائم آن را بدتر می كند.

یك ماده محرك، ترشح اسید معده و هورمون های تیروئیدی را بیشتر می كند. این مسئله ضمن ایجاد اضطراب، فعالیت كلیه ها را بیشتر می كند. با افزایش فعالیت كلیه ها، دفع ادراری افزایش می یابد.

كافئین، همچنین جذب آهن دریافتی از طریق مواد گوشتی مانند( گوشت مرغ و قرمز) را مهار می كند و سبب ایجاد كم خونی ناشی از فقر آهن می شود.

اغلب مردم كافئین را به عنوان عاملی محرك برای افزایش انرژی مصرف می كنند. این یك احساس كاذب از انرژی است و در واقع غدد فوق كلیوی را خسته می كند؛ چون هورمون های آدرنالین كه هورمون های استرس نامیده می شوند، از غدد فوق كلیوی ترشح می شوند.

كافئین می تواند سردرد ایجاد كند، بنابراین مصرف آن را كاهش دهید و در صورت تمایل به مصرف قهوه، قهوه بدون كافئین را مصرف كنید.

از عوامل محرك دیگر فسفر است كه به نوشیدنی های گازدار اضافه می كنند. مصرف نوشابه های گازدار، تعادل كلسیم و فسفر بدن را به هم می زند. عدم تعادل بین كلسیم و فسفر، باعث كاهش كلسیم خون و افزایش برداشت كلسیم از استخوان ها و افزایش خطر پوكی استخوان به خصوص در خانم ها می شود. فسفر همچنین بر روی اسید كلریدریك معده كه برای هضم غذا لازم است، تأثیر منفی می گذارد و علاوه بر آن برای افرادی كه مشكل دفع دارند، مضر است. آب های معدنی و آب چشمه فسفر ندارند.

افزودنی ها و نگه دارنده هایی مانند نیتریت و نیترات كه به موادغذایی مانند سوسیس، كالباس و ماهی دودی برای محافظت از تخریب اضافه می كنند، با مواد شیمیایی، تركیب شده و موادی به نام نیتروزامین ها را تولید می كنند.

مونوسدیم گلوتامات از افزودنی هایی است كه مردم خاور دور برای حفظ رنگ سبزی های كنسروی و گوشت های پخته اضافه می كنند. این تركیب شیمیایی باعث سردرد، واكنش های پوستی و سوزش در ناحیه پشت گردن می شود.

بهترین راه حل برای كاهش اثرات مواد افزودنی، كاهش مصرف غذاهای حاوی مواد افزودنی است.

مصرف بیش از حد موادقندی ساده مانند شكر نیز به عنوان عاملی برای ایجاد استرس و تحریك پذیری شناخته شده اند. مصرف بیش از حد موادغذایی حاوی قندهای ساده مانند دونات، كیك وشكلات در طول روز باعث خستگی و تحریك پذیری فرد می شوند كه با افزودن مقداری مواد حاوی پروتئین، اثر این مواد را می توانید مهار كنید.

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:43 :: نويسنده : ابوذر

با این 7 تیر به استرس امتحان شلیک کنید!

این 7 توصیه را به مثابه 7 تیری بدانید که با شلیک به استرس امتحان، اضطراب‌تان را رفع می‌کند.

 

 

بیشتر نوجوانان در سال‌های درس و مدرسه، اضطراب امتحان را تجربه می‌کنند. در این شرایط، فشار غیرمنطقی والدین هم می‌تواند با تشدید اضطراب نوجوان، او را در ورطه یک سیکل معیوب گرفتار کند.

 

هر چند اضطراب به میزان جزیی قادر است افراد را به جلو هل بدهد و باعث پیشرفت و ترقی‌شان باشد، اما اضطراب مزمن از مخرب‌ترین احساسات بشری است که تمام توانایی و قدرت آدم را هدف می‌گیرد‌ و حتی روی قدرت سیستم ایمنی بدن هم تاثیر منفی دارد؛ تا حدی که افراد مضطرب، بیشتر از سایرین بیمار می‌شوند. طبق آمارهای علمی، دانش‌آموزان مضطرب بیشتر از سایر دانش‌آموزان سرما می‌خورند یا به بیماری‌های عفونی مبتلا می‌شوند. اما این مشکل هم مثل هر مشکل دیگری، راه حل دارد.

تیر اول: برنامه‌ریزی
بارها کارشناسان مختلف بر تهیه جدول زمان‌بندی برای روز قبل از امتحان تاکید کرده‌اند. اما کمتر دانش‌آموزی پیدا می‌شود که این مساله را جدی بگیرد.

گذشته از مواردی که دانش‌آموز خواندن کل درس را به شب قبل از امتحان موکول می‌‌کند، مواردی هم هستند که مطالب درسی یاد گرفته شده‌. به دلیل زمان‌بندی غلط و دوره ناصحیح در ذهن به هم می‌ریزد و فرد نمی‌تواند در امتحان نمره خوبی بگیرد.

در یک جدول زمان‌بندی صحیح باید دقت کافی به استراحت و تفریح هم داده شود. در چنین برنامه‌ای مواردی که باید روز قبل از امتحان دوره شوند، به دقت نوشته می‌شوند و سپس بر اساس شدت سختی مرتب می‌شوند.

تنها در این صورت است که شما مدت زمان لازم را برای دوباره خوانی هر موضوع در نظر می‌گیرید و می‌توانید زمان‌بندی درستی را انجام دهید. حتی اگر مطلبی بسیار دشوار است و مدت بسیار طولانی برای یادگیری آن مورد نیاز است، می‌توانید از خواندن آن صرف‌نظر کنید و به جای آن مطالب دیگری را که آسان‌تر هستند دوباره خوانی کنید.

با این روش احتمال پاسخ دادن به اکثر سوالات بخش‌های ساده بالاتر می‌رود و شما نمره بالاتری کسب خواهید کرد. بدون آنکه لازم باشد با اضطراب یادگیری و یادآوری نکته‌های دشوار دست و پنجه نرم کنید!

تیر دوم: استراحت
در برنامه‌ریزی برای درس خواندن در روز قبل از امتحان باید فاصله‌های زمانی خاصی برای استراحت کردن در نظر گرفته شود. البته بهتر است فاصله این استراحت‌ها بر اساس سختی یا آسانی مطلب مورد مطالعه تنظیم شود.

اما نکته مهم این است که استراحت کردن نباید با فعالیت‌ها پر سر و صدا همراه باشد. در واقع تماشای تلویزیون یا گوش دادن به موسیقی با صدای بلند به‌جای آرامش باعث حواس‌پرتی شما می‌شوند.

استراحت‌هایی که برای روز قبل از امتحان در نظر گرفته می‌شوند باید هم برای ذهن و هم برای جسم ‌موثر باشد. استراحت صحیح باعث می‌شود که تمرکز شما از دست نرود و در ضمن خستگی خود به عاملی برای تشدید اضطراب‌تان تبدیل نشود.
 
تیر سوم: خواب‌ راحت
7 ساعت خواب کامل برای فعالیت مناسب بدن امری حیاتی است. در واقع مهم نیست چه ساعتی می‌خوابید یا چه ساعتی از خواب بیدار می‌شوید. مهم این است که وقتی می‌خواهید مطالب درسی را دوره کنید کاملا هوشیار باشید و تمرکز کافی داشته باشید.
سعی کنید یک ساعت قبل از به بستر رفتن دیگر مطالعه نکنید. در ضمن بهتر است به عضلات خود هم استراحت بدهید و فعالیت بدنی شدید هم نکنید. داشتن خواب کافی یکی از مهم‌ترین فاکتورها در کنترل اضطراب قبل از امتحان است.
 
تیر چهارم:تغذیه سالم
غذاهای مملو از ویتامین و پروتئین همیشه بهترین انتخاب هستند. مصرف میوه و سبزیجات تازه ذهن را فعال نگه می‌دارد و همین مساله باعث یادگیری بهتر و کاهش اضطراب می‌شود. در ضمن بهتر است دور قهوه، چای و نوشابه‌های گازدار را هم خط بکشید. کافئین موجود در این نوشیدنی‌ها شما را بیدار نگه می‌دارد ولی قدرت به خاطر آوردن مطالب را از شما می‌گیرند.
 
تیر پنجم: تمرکز فکری
روز قبل از امتحان هر چیز را که باعث حواس‌پرتی می‌شود کاملا کنار بگذارید. توجه به هر اتفاق بزرگی در اطراف باعث از بین رفتن تمرکز شما می‌شود. وقتی تمرکزی روی درس وجود ندارد اضطراب خود به خود به وجود می‌آید.
 
تیر ششم: مثبت‌اندیشی
وقت خود را با افرادی بگذرانید که به شما روحیه می‌دهند یا به قولی انرژی مثبتی به شما می‌دهند. اصولا هر وقت فکری منفی به سراغ شما آمد فورا همان فکر را به شکل مثبت تغییر دهید و با صدای بلند برای خود تکرار کنید.
مثلا ممکن است فکرکنید: همه بچه‌ها یک دور کامل درس را خوانده‌اند و به آن مسلط هستند اما من هنوز با کتاب سر و کله می‌زنم. اگر چنین فکری به سراغ‌تان آمد بلافاصله با صدایی رسا بگویید:" من قبلا هم چنین امتحان‌هایی داده‌ام و اکثر مواقع هم نمره خوبی گرفته‌ام."
 
تیر هفتم: آرامش
قبل از دوره کردن هر مطلب جدید نفس عمیق بکشید و سعی کنید ذهن خود را از هر فکر دیگری پاک کنید. در ضمن در پایان جدول زمان‌بندی که برای خود تهیه کرده‌اید زمانی را برای قدم زدن در هوای آزاد در نظر بگیرید. این کار باعث می‌شود قبل از امتحان فردا احساس آرامش عمیقی به شما دست دهد.

گردآوری : گروه سلامت سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:41 :: نويسنده : ابوذر
 

استرس 10 چهره خاموش دارد!

اما اگر برخی از علایم فیزیکی و روحی عذاب‌تان می‌دهد و نمی‌دانید که آنها می‌توانند هشداری بر حضور استرس در وجود شما باشند یا نه، پس با این 10 نشانه خاموش و البته عجیب استرس بیشتر آشنا شوید....

 

 

آیا شما بیش از اندازه استرس دارید یا اینکه اصلا نمی‌دانید استرس بر شما غالب است یا نه؟ اگر جزو گروه اول هستید، یعنی می‌دانید که استرس بیش از حد آزارتان می‌دهد، پس قطعا علایم ناراحتی‌تان را می‌شناسید و درصدد رفع آن هستید.

سردرد آخر هفته
به گفته دکتر تادشودت، استاد دانشگاه واشنگتن، سردردهای میگرنی ضربان‌دار که در اواخر هفته به سراغ افراد می‌آید نشان‌دهنده ابتلای فرد به استرس است. وی کمبود خواب و تغذیه نادرست به خاطر پرداختن بیش از حد به کار یا درس را از جمله عوامل بروز این‌گونه سردردهای استرسی می‌داند، بنابراین در طول هفته خوب بخورید و خوب بخوابید تا سردرد نگیرید و استرس به سراغ‌تان نیاید.
 
قاعدگی‌های دردناک
محققان دانشگاه هاروارد می‌گویند که استرس یکی از مهم‌ترین عوامل بروز قاعدگی‌های دردناک در خانم‌ها است. آنها اعتقاد دارند که اگر خانمی بیشتر از 2 بار در روز (در طول دوران قاعدگی) دچار دردهای شدید و گرفتگی‌های عضلانی شد به احتمال زیاد بیماری استرس در وجود او نهفته است. آنها به هم خوردن تعادل هورمون‌ها در اثر استرس را از جمله عوامل بروز قاعدگی دردناک دانستند و ورزش‌های مناسب، حفظ آرامش و تغذیه صحیح را از جمله عوامل موثر برای مبارزه با این نوع درد و استرس معرفی کردند.
 
درد دهان
دردناک بودن فک و لثه‌ها ممکن است در اثر به هم ساییدن با فشار زیاد دندان‌ها که معمولا در طول مدت خواب به وجود می‌آید، باشد. به هم ساییدن دندان‌ها یا همان دندان قروچه یکی از نشانه‌های وجود استرس در فرد است. به عقیده دکتر میتو مسینا، دندانپزشک انجمن دندانپزشکی آمریکا، افرادی که شب‌ها هنگام خواب دندان‌هایشان را روی هم فشار می‌دهند باید هم به سراغ یک دندانپزشک بروند و هم به سراغ یک روان‌شناس. او می‌گوید که آنها باید دردهای مربوط به دهان و دندان‌شان را با غلبه بر استرس درونی خود از بین ببرند.
 
خواب آشفته
دکتر رزالیند کارت رایت، استاد روان‌شناسی مرکز پزشکی دانشگاه راش، معتقد است که یک خواب آسوده 7، 8 ساعتی را تنها کسانی تجربه می‌کنند که ذهنی آرام و به دور از هرگونه تشویش و استرس دارند. «استرس باعث می‌شود که شما خواب‌های آشفته ببینید و هر چند ساعت یکبار از خواب بپرید و لذت یک خواب آرام را تجربه نکنید.» بنابر اظهارات دکتر کارت رایت، نوشیدن انواع نوشیدنی‌های حاوی کافئین و الکل می‌تواند استرس در طول خواب را هر چه بیشتر تشدید کند.
 
خارش پوست
براساس جدیدترین مطالعاتی که ژاپنی‌ها روی بیش از دو هزار نفر از افرادی که دچار خارش مزمن پوست بدن بودند، انجام دادند به این نتیجه رسیدند که احتمال بروز یا وجود استرس در افرادی که خارش پوست دارند، دو برابر بیشتر از سایرین است. آنها گفتند که خارش پوست علاوه بر اینکه می‌تواند هشداری برای وجود استرس باشد، ممکن است علامتی برای ابتلا به اگزما، پسوریازیس یا التهاب‌های پوستی هم به شمار آید.

آ
لرژی بیش از حد
پژوهشگران دانشگاه اوهایو در سال 2008 اعلام کردند که هورمون‌های استرس می‌توانند بهترین محرک برای تولید IgE در بدن باشند. IgE یک پروتئین خونی و یکی از عوامل ایجاد عکس‌العمل‌های آلرژیک در افراد است، بنابراین اگر آلرژی بیش از حد آزارتان می‌دهد، احتمالا استرس به تک‌تک سلول‌های بدن‌تان نفوذ کرده است.
 
بیماری‌های ترکیبی
استرس و اضطراب می‌تواند به طور هم‌زمان باعث به وجود آمدن دل درد، سردرد، کمردرد و بی‌خوابی شود. براساس تحقیقاتی که روی بیش از 1953 زن و مرد انجام شد، محققان به این نتیجه رسیدند که اختلال در سیستم عصبی باعث بروز بیماری‌های ترکیبی در فرد می‌شود، بنابراین اگر بیشتر از دو بار در هفته دچار بیماری‌های ترکیبی و آشفتگی‌ ذهنی شدید، وجود استرس در شما حتمی است.
 
خون‌ریزی لثه‌ها
براساس آخرین مطالعات برزیلی‌ها، هورمون‌های استرس می‌توانند سبب کاهش قدرت سیستم ایمنی بدن شوند. کاهش قدرت سیستم ایمنی هم به معنی ابتلای سریع به انواع بیماری‌های ویروسی و ضعف ارگان‌های مختلف بدن است. این ضعف می‌تواند روی کارکرد دهان و دندان هم تاثیر بگذارد، به گونه‌ای که اگر فرد استرس بیش از حد داشته باشد، شاهد خون‌ریزی لثه‌هایش پس از هر بار مسواک زدن خواهد بود.

داشتن ذایقه شیرین
پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا اعتقاد دارند که علاقه بیش از حد به شکلات و شیرینی‌جات نشان‌دهنده ازدیاد هورمون‌های استرس در بدن افراد است. پس اگر شدیدا به شیرینی‌جات وابسته هستید بهتر است که یک تست روان‌شناسی بدهید و ببینید که آیا شما هم جزو افراد استرس‌دار هستید یا نه!
 
جوش و آکنه
استرس شدید باعث به وجود آمدن جوش‌های التهابی روی پوست افراد می‌شود. این جوش‌ها معمولا قرمز رنگ و دردناک هستند و تا چند روز روی پوست جا خوش می‌کنند. استفاده از لوسیون‌های پاک‌کننده و کرم‌های مرطوب‌کننده و جلوگیری از خشک شدن پوست می‌تواند بهترین راه مقابله با جوش‌های استرسی باشد.
 
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ

 

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:33 :: نويسنده : ابوذر

چگونه گذشته بد خود را فراموش کنیم؟

برای فراموش کردن گذشته، باید با مرگ ها، طلاق، یا فقدان های مختلف کنار بیایید و در این مقاله توصیه هایی برای روبه رو شدن با شکست هایتان، خداحافظی کردن و گذشتن از آنها معرفی کنیم.
 
فراموش کردن گذشته تان، چه ترک یک رابطه اعتیاد آور باشد یا غم از دست دادن یکی از عزیزان، یکی از سخت ترین کارهاست. با اینکه ممکن است بدانید که این رابطه چقدر برایتان دردناک است و برای سلامتی خودتان هم که شده باید آن را کنار بگذارید، اما هنوز برای گفتن خداحافظ مشکل دارید.
آسان نیست اما راه های عملی برای فراموش کردن گذشته تان وجود دارد. قبل از اینکه بخواهید از رابطه خود خداحافظی کنید، لازم است که با خاطرات و تجربیاتتان روبه رو شوید. اگر با اشتباهات خود دست و پنجه نرم می کنید، باید مسئولیت اعمالتان را بپذیرید.
6 قدم برای فراموش کردن گذشته
1. درمورد افکار و خاطراتتان بنویسید، نقاشی بکشید، و درموردشان حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به خاطراتتان احترام بگذارید.
2. با دور ریختن  احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناکتان، آنها را فراموش کنید. خواهید دید که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنید.
3. درصورت امکان به عقب برگردید و با کسانیکه در آن خاطرات دخیل بوده اند حرف بزنید.  برای فراموش کردن گذشته تان باید به عقب برگردید.

4. احساسات واقعیتان را با کسی در میان بگذارید. اگر صلاح است به آنها اعتراف کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید احساساتتان را بروز دهید. اگر باید با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید تقصیر یا گناهتان را گردن بگیرید.

5. معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید آسیب پذیر باشید.
6. برای کنترل پرخوری ها، اعتیاد یا آسیب رساندن به خودتان به خاطر گذشته دردناکتان کمک بگیرید. برای فراموش کردن گذشته باید غرور را کنار بگذارید.
فراموش کردن عزیزان، چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته اید، چه فرزندتان باشد که فوت کرده، چه خواهر یا برادرتان باشد که از شما دور شده یا هر کس دیگری، بسیار مشکل است. فراموش کردن گذشته نیاز به تلاش و انرژی بسیار دارد. مطمئن باشید که بعد از این گذشته دردناک نه تنها می توانید به زندگیتان ادامه دهید بلکه عاقل تر، آرام تر، و متمرکز تر خواهید بود.
فراموش کردن گذشته یعنی چه؟
فراموش کردن گذشته یعنی قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دستتان برنمی آید. درمواجهه با  شکستتان شما هرچه از دستتان برمی آمده کرده اید. باید بدانید که تا جاییکه می توانسته اید خوب، مهربان و موثر بوده اید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئناً نمی توانستید کاری بیش از آن انجام دهید. پس باید گذشته را فراموش کنید.
فراموش کردن گذشته یعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن دوباره به آنچه که می توانستید یا باید انجام می دانید هیچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگیر هستید یا شکست خورده اید سعی کنید خودتان را ببخشید.
فراموش کردن گذشته یعنی افکارتان را بشناسید. اگر می بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با ملایمت افکارتان را به زمان حال برگردانید. سعی کنید این عادت را کنار بگذارید که مدام به اشتباهات گذشته تان فکر کنید.
فراموش کردن گذشته یعنی به ذات زمان اعتماد کنید. زمان می گذرد و شما هم باید از گذشته بگذرید. زخم هایتان به مرور التیام می یابند و فقط جای آن بر جا می ماند.
فراموش کردن گذشته یعنی ارتباطات جدید ایجاد کنید. لازم نیست که حتماً یک گروه دوست تازه پیدا کنید. می توانید یک دوستی جدید را با یکی از همکارانتان شروع کنید یا یکی از همسایه ها را برای شام به خانه تان دعوت کنید. اگر درمورد شکست هایتان با کسی حرف بزنید راحت تر می توانید با آنها کنار بیایید.
فراموش کردن گذشته یعنی در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که دردها و ناراحتی هایتان را با دیگران قسمت کنید اما به همان اندازه مهم است که به زندگیدیگران هم علاقه نشان دهید.
فراموش کردن گذشته یعنی یک دنیای تازه را تجربه کنید. شروع به تحصیل در یک رشته تازه کنید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. برای فراموش کردن گذشته باید به دنبال جهت های تازه باشید.
فراموش کردن گذشته یعنی زمانتان را در اختیار دیگران قرار دهید. فرصت های بیشمار تازه ای وجود دارد که به شما کمک می کند با گذشته تان خداحافظی کنید. از منطقه امنتان بیرون بیایید. وقتتان را با کسانی بگذرانید که شادتان می کنند و از بودن با آنها لذت می برید.
وقت می خواهید یک رابطه را فراموش کنید باید به طور جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است که باز با آن فرد وقت بگذرانید یا باید همه چیز را به طور کل فراموش کنید. شاید هنوز عاشق او باشید یا از شما سوءاستفاده کرده باشد و در افکار و احساساتتان سردرگم شده باشید. ایجاد یک وقفه عاقلانه ترین راه ممکن است. از این طریق می توانید راحت تر فراموش کنید.
 
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:28 :: نويسنده : ابوذر

 

چگونـه با گذشـتـه خـود صلـح کنیـم و آینـده را بسـازیـم؟

گاهی وقت‌ها ما با دیگران مشکلی نداریم، با کسی دعوایی نداریم، از کسی ناراحت نیستیم و تنها مشکل‌مان با خودمان است. بهتر است بگوییم با گذشته خودمان....

 ما با خودمان قهر هستیم، از خودمان خسته هستیم و نمی‌دانیم چه باید بکنیم. اگر شما هم این مشکل را دارید باید بدانید مشکل شما تا حدود زیادی قابل‌حل است مخصوصا مشکلاتی که خود را در آنها مقصر نمی‌دانید و به نوعی خود را یک قربانی به حساب می‌آورید مثلا قربانی مشکلات خانوادگی، بیماری‌های موروثی، اتفاق‌های غیرقابل پیش‌بینی و...
نمی‌خواهیم بگوییم این راه‌هایی که در ادامه می‌آید به طور کامل می‌تواند مشکل شما را حل کند اما این موارد می‌توانند روابط زندگی شما را تا حد زیادی تغییر دهند و مرهمی باشد بر دردهای کهنه شما.

1 راه جدیدی پیش بگیرید؛
اولویت خودتان را پیدا کنید: شاید تکراری باشد اما اهمیت دارد. شما باید به رویاهایتان جامه عمل بپوشانید وگرنه این رویاها در روح شما سرگردان می‌مانند. آنها به دنیا نیامده می‌میرند و مرگ رویاهای ما مرگ خود ماست. پس رویاهایتان را که در اولویت قرار دارند بیابید و به آنها جان بدهید. حتی اگر این جان دادن در تصور شما باشد!
 
2 به خودتان اعتماد کنید؛
به خرد درونی‌تان گوش دهید: همه ما از درونمان ندایی را می‌شنویم؛ ندایی که با ما حرف می‌زند و ما نمی‌شنویم، یعنی می‌شنویم اما گوشمان را به روی آنها می‌بندیم. این بار این کار را بکنید و به صدای درون‌تان و آنچه می‌خواهد با مهربانی گوش دهید. شاید جواب در درون شماست و شما بیهوده در دنیای بیرون و دیگران جست‌وجوگر آن هستید.
 
3 یک قدم عقب‌ بروید؛
خودتان را از ناراحتی‌ها دور کنید: گاهی وقت‌ها ما در یک دایره از اشتباهاتمان قرار می‌گیریم و به جای اینکه پا را بیرون از دایره بگذاریم با این توجیه که دیگر کار از کار گذشته خودمان را درگیر مشکلات بیشتری می‌کنیم در حالی که به جای جلو رفتن بهتر است به عقب بازگردیم.
 
4 دنبال امتیاز بالاتر نباشید؛
به استانداردهای خودتان برسید: برخلاف باور بسیاری از ما زندگی برد و باخت نیست؛ بلکه شما در همان سطحی که هستید می‌توانید آدم موفقی باشید. گاهی موفق بودن نفر اول در میدان بودن است، گاهی راه رفتن است و گاهی توان ایستادن و حتی گاهی تحمل همیشه روی صندلی چرخ‌دار نشستن و ادامه زندگی.
 
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:49 :: نويسنده : ابوذر

 

راهی موثر برای فراموش کردن گذشته

برای اینکه گذشته ی بد خود، دردهای جسمی و روحی را که در آن برهه ی زمانی متحمل شده اید را با آسودگی بیشتری فراموش کنید،می توانید از ...

آیا برای اینکه گذشته ی بد خود و دردهای جسمی که داشته ایم را فراموش کنیم میتوانیم به یوگا روی آوریم یا این که باید آزار ببینیم؟ 
خانمی می پرسد:من زندگی بسیار بدی داشتم و در پنج سال گذشته متحمل دردهای جسمی  بسیاری شده ام آیا می توان از این درد و رنجی که داشته ام و مرا برای مدت مدیدی بر روی تخت در خانه انداخته بود رهایی یابم آیا یوگا می تواند در این راه مرا همراهی کند ؟
پاسخ :افراد بسیاری هستند که به دلیل بیماری جسمی یا روحی که دارند مجبورند مدت های زیادی را در خانه به سر ببرند،مانند این خانم که به دلیل بیماری که داشته اند مجبور شده اند مدت زیادی را در منزل و بر روی تخت شان باشند.
مهم ترین مساله این موضوع می باشد که بعد از گذشت این همه ی مدت این خانم امید خود را از دست نداده است و باز می خواهد بر روی پاهای خود بایستد علی رغم این که مدت زیادی را بر روی پاهای خود نبوده است،همه ی بیماران روحی و جسمی بدین سبک رفتار نمی کنند در حالی که همه باید به زندگی شان امیدوار باشند.

 
اما چرا یوگا؟
بسیاری از افراد ورزش های دیگری را مثل پیاده روی،ایروبیک و ... را انتخاب می کنند و فقط به نظرشان می رسد که از لحاظ جسمی خسته می شوند و این ورزش های برای شان هیچ فایده ای ندارد،به همین دلیل به سمت یوگا روی می آورند زیرا یوگا ورزش ذهن است و نه تنها جسم را خسته نمی کند بلکه نیروی دوباره ای را نیز به انسان می بخشد.یوگا مانند یاد گرفتن یک مهارت می باشد برای این که بتوانید گذشته خود را فراموش کنید و ذهن تان را از مسائلی که شما را آزار می دهند برهانید . 
در مقاله ای که در مجله ی پزشکی آمده است،حتی پا را فراتر نهاده اند و از یوگا به عنوان مرحمی برای دردهای مزمن و قدیمی یاد کرده اند.از آنجایی که در زندگی های امروزی تمام افراد دارای اغتشاشات ذهنی می باشند،به تمام اشخاص توصیه می شود که حتی برای یک بار هم که شده به کلاس های یوگا بروند .محققان افرادی را که دارای یک نوع عارضه بودند را به دو گروه تقسیم کردند،در یک گروه ورزش ایروبیک را اعمال کردند و در گروه دیگر یوگا.
افرادی که ورزش یوگا را انجام داده بودند به تناسب بیشتر از افرادی که ورزش ایروبیک را انجام می دادند،از لحاظ ذهنی تخلیه شده بودند.البته تنها تفاوتی که بین این دو ورزش وجود دارد به همین ترتیب می باشد و گرنه این دو ورزش هیچ تفاونی با هم ندارند.
بسیاری از افراد با تصوری غلط فکر می کنند که تنها با کلاس های ایروبیک و یا کلاس های ورزشی که باید در آن جنب و جوش داشته باشند لاغر می شوند و تناسب اندامشان حفظ می شود اما برعکس حتی با ورزش هایی مانند یوگا نیز می توانید وزن تان را کم کنید و لاغر شوید .

جنبه های مثبت در یوگا :
با ورزش یوگا شما می توانید به راحتی بر روی عضله های بدن تان و اعصابی که در جای جای بدن تان قرار دارند تسلط داشته باشید و کارهای تان را به سادگی انجام دهید.
معمولا افرادی که با رژیم های غذایی لاغر می شوند،بعد از مدتی دچار ضعف اعصاب می شوند.اما افرادی که با یوگا وزن شان را کم می کنند نه تنها دچار ضعف اعصاب نشده اند بلکه قدرت تفکر و نوآوری شان نیز افزایش می یابد.یوگا مانند یک قرصی می باشد که بعد از خوردن آن دردهایتان محو می شوند و این احساس برای افرادی که دچار درد هستند چفدر لذت بخش می باشد.
در ورزش های دیگر هنگامی که فرد به یک حد بالایی برسد متوقف می شود و ادامه راه برایش سخت می شود اما با ادامه دادن یوگا و رسیدن به سطح بالا میل به ادامه و یادگیری هر چه بیشتر در انسان متولد می شود.یوگا ورزشی می باشد که کاملا قدمت دارد و از سالیان خیلی دور نیز این ورزش متدوال بوده است اما به نوعی متفاوت تر از امروز .حتی اگر نخواهید و تمایل نداشته باشید که به کلاس های بیرون بروید شما می توانید از دی وی دی های که در بازار وجود دارد استفاده کنید و بتوانید این ورزش ذهنی را به سادگی یاد بگیرید.
 
تهیه و ترجمه: گروه سلامت سیمرغ - ندا فراهانی

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:44 :: نويسنده : ابوذر

 

خوراکی های فوق العاده علیه استرس زیاد

این كارشناس در سایت تغذیه هول فود كاتولوگ فهرستی از مواد غذایی ارائه ‌كرده‌ است كه این خوردنی‌ها تاثیر بسزایی در دور كردن استرس از انسان دارند و یا به عبارتی آرامش بخش هستند.

استرس ممكن است همه جا با شما باشد، مثل محیط كار، در هنگام رانندگی، در جشن‌ها و مراسم و یا حتی در منزل و زمانی كه اخبار ناخوشایندی ممكن است از طریق رادیو و تلویزیون به گوشتان برسد، اما در دنیای پرتنش امروز، چه كسانی ممكن است از استرس در امان باشند؟

به گزارش سرویس «بهداشت و درمان » خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، كارشناسان معتقدند كه یك رژیم غذایی تحریك كننده و نامنظم و آشفته در واقع پیش فاكتوری برای بروز استرس است كه معمولا شامل مصرف چای و میان وعده‌ها به طور مكرر و نامنظم است، اما با دنبال كردن یك رژیم غذایی منظم و همچنین انتخاب خوردنی‌هایی مناسب می‌توان تا حد امكان استرس روزانه را از خود دور نگهداشت.

این كارشناس در سایت تغذیه هول فود كاتولوگ فهرستی از مواد غذایی ارائه ‌كرده‌ است كه این خوردنی‌ها تاثیر بسزایی در دور كردن استرس از انسان دارند و یا به عبارتی آرامش بخش هستند.

ـ اولین خوردنی استرس زادر این فهرست، «ماست» است.
ماست به ویژه‌ برای فصل تابستان مفید است، چون سبك بوده و هضم آن هم آسان است. دكتر شیفا شارما، متخصص تناسب اندام در هند در این باره می‌گوید: ماست یا هر محصول لبنی دیگر غنی از ماده‌ای به نام تیروسین است كه میزان سروتونین را در مغز افزایش می‌دهد. به بیانی دیگر پروتئین‌ها در محصولات لبنی مقدار سروتونین را كه نوروهورمونی در مغز است، افزایش می‌دهند و در نتیجه استرس اعصاب را كاهش داده و شما را آرام می سازد.

ـ خوردنی بعدی برای از بین بردن استرس، «شكلات تلخ» است.
پزشكان می گویند: مصرف شكلات تلخ از مقدار هورمون استرس می‌كاهد و سایر آشفتگی‌های بیوشیمیایی مرتبط با استرس را متعادل می‌سازد.

ـ مركبات هم خوردنی‌های مناسبی هستند برای برطرف كردن استرس.
میوه‌ها حاوی قند طبیعی هستند كه ذهن را از استرس خالی می‌سازند و مركبات و میوه‌های تابستانی تاثیر بیشتری در این زمینه دارند.

ـ خوردنی ضد استرس بعدی «بادام درختی» است.
بادام سرشار از ویتامین «B2» و ویتامین «E»، منیزیم و روی است. ویتامین‌های B و منیزیم تاثیر بسزایی در تولید سروتونین دارند كه خلق انسان را تنظیم می‌كنند و استرس را تسكین می‌دهند. روی هم می‌تواند با برخی از اثرات منفی استرس مقابله كند و ویتامین E هم به عنوان یك آنتی اكسیدان مولكول‌های رادیكال آزاد را كه با استرس و بیماری قلبی مرتبط هستند، نابود می‌سازد.

ـ گزینه بعدی «چای» گیاهی یا «چای سیاه» است :
كه ضمن كنترل كالری‌ها، خلق و خوی شما را نیز بهبود می‌بخشد.چای بابونه، چای یاسمن و سایر چای‌های گیاهی تاثیر شگفت انگیزی روی بدن شما دارند و می‌توانند مثل یك داروی مسكن عمل كنند.

ـ ماهی هم جزو خوراكی‌های ضد استرس و آرامش بخش است.
«ماهی» منبع غنی از چربی‌های امگا ــ 3 است كه حاوی ویتامین‌های گروه B به ویژه‌ B6 و B12 مفید برای مقابله با استرس هستند. در واقع ویتامین B12 یكی از مهمترین مكمل‌ها برای ساخت سروتونین به عنوان هورمون شادی در مغز است و كمبود ویتامین B12 می‌تواند سبب افسردگی شود.

ـ «كلم بروكلی»
یكی دیگر از خوردنی‌های مفید برای مقابله با استرس است كه وقتی به پاستا، برنج و یا سالاد افزوده می‌شود، تاثیر معجزه آسایی در ایجاد شادی در شما اعمال می‌كند. كلم بروكلی هم سرشار از ویتامین‌های گروه B شامل اسید فولیك است كه به كاهش ترس، اضطراب و نگرانی استرس و حتی افسردگی كمك می‌كنند. فیبر موجود در این سبزی نیز برای مقابله با یبوست و سندرم روده تركیب پذیر مفید است كه این سندرم در واقع حاصل استرس بلند مدت است.

ـ آخرین ماده معجزه آسا در كاهش استرس «سیر» است.
سیر برای آرام كردن تنش و استرس و نیز كاهش گلوكز خون مفید است. سیر سرشار از آنتی اكسیدان‌ها است و این مواد در مقابله با استرس بسیار مفید هستند.
 

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:27 :: نويسنده : ابوذر

 

9 نشانه عجيب استرس را به خاطر بسپاريد

آخرین باری كه در یك دوره استرس بوده‌اید، چه موقع بود؟ آیا می‌توانید نحوه واكنش بدنتان را در آن دوره به خاطر بیاورید؟
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، كارشناسان بهداشتی در نشریه «روز زن» در این باره می‌گویند: استرس می‌تواند با علائم بسیار عجیبی از فراموشی گرفته تا تهوع یا خارش‌های پوستی همراه باشد.
آیا بدن شما اكنون در حال درخواست كمك است كه نباید از آن غفلت كنید؟ با مطالعه این مقاله می‌توانید دریابید كه چه مواقعی بدن شما تحت استرس قرار دارد و چگونه می‌توانید تاثیرات این استرس را متوقف سازید.
 
علائم عجیبی كه می‌توانند نشانه استرس باشند،‌عبارتند از:
- تیر كشیدن ماهیچه‌ها:
درد پشت گردن كه ممكن است ساعت‌ها هنگام كار با رایانه شما را درگیر و كلافه كند در واقع می‌تواند نشانه‌ای از استرس باشد. استرس قطعا روی سیستم عضلانی اسكلتی بدن تاثیر می‌گذارد و باعث گرفتگی و انقباض و یا اسپاسم ماهیچه‌ای می‌شود.
دكتر الیزابت لومباردو متخصص و روانپزشك پنسیلوانیا در این باره می‌گوید: استرس ما را برای مواجه با خطرهای ناگهانی آماده می‌سازد هر چند مثل اجداد نخستین خود واقعا نیازی به چنین واكنشی نداریم. اگر دچار حالت خاص عضلانی می‌شوید كه معتقدید مربوط به علائم ماهیچه‌ای ناشی از استرس است، این تمرین را انجام دهید: 5 تا 10 دقیق نفس عمیق بكشید و روی آرام سازی قسمت‌هایی از بدنتان كه تحت استرس قرار گرفته تمركز كنید. مثلا می‌توانید برای درد عضله گردن از كسی خواهش كنید كه شانه‌هایتان را ماساژ دهد.
 
 
- تیك چشم:
آیا تا به حال دچار تیك یا حركت غیر ارادی چشم شده‌اید؟
این اغلب یك حالت موقتی است كه می‌تواند آزار دهنده و نگران كننده باشد و برای برخی افراد در اثر استرس بروز می‌كند. محققان می‌گویند؛ در این حالت اگر چشم‌های خود را ببندید و شادترین جایی كه تاكنون رفته‌اید در مقابل چشمان خود تجسم كنید، می‌تواند به شما در رفع این تیك غیرارادی كمك كند. اگر چشم‌هایتان در اثر مشاهده زیاد رایانه دچار استرس شده‌اند، به چشم‌هایتان استرس دهید، برای این كار 20 دقیقه از پنجره به یك منظره بزرگتر در دورست نگاه كنید. اگر تصویری برای دیدن ندارید، چشم‌هایتان را ببندید و یك منظره را تجسم كنید.

- پوست پوست شدن و كنده شدن مكرر پوست دور ناخن:
آیا پوست دور ناخنهای دستتان كنده شده و بریده بریده است؟ این حالت می‌تواند نتیجه یك عادت عصبی ناشی از استرس باشد. عادت‌های عصبی مثل خوردن ناخن نحوه عملكرد ما برای گریز از استرس با پرت كردن حواسمان با این اقدام است. بعلاوه خوردن ناخن یا كندن پوست اطراف آن روشی معمول برای زنان به منظور غلبه بر احساسات، اضطراب و استرس است. برای رهایی از این اقدام می‌توانید مثلا اگر در حال گفت وگوی تلفنی با یك مشتری سرسخت هستید از یك توپ استرس روی میزكارتان استفاده كنید تا با استفاده از آن بتوانید استرس را بدون آسیب رساندن به خود، از بدنتان خارج كنید.
 
- پوسیدگی‌های دندانی:
همه ما می‌دانیم كه عدم رعایت بهداشت دهان و دندان اولین عامل بروز پوسیدگی‌های دندانی است اما كارشناسان می‌گویند؛ استرس هم می‌تواند باعث پوسیدگی دندانها شود بویژه وقتی كه فرد به هنگام شب یا در طول روز دندانهای خود را روی هم فشار دهد و یا به اصطلاح دندان قروچه كند. این عادت بد می‌تواند به دندانها آسیب برساند و احتمال پوسیدگی را در آنها تشدید كند. متخصصان می‌گویند در وهله اول می‌توانید مشكلات خود را روی یك كاغذ بنویسید تا آنها را به طور مجزا از هم مشاهده كنید و سپس چند راه حل برای آن پیدا كنید. اما اگر میزان دندان قروچه شدید باشد حتما باید به دندانپزشك مراجعه شود و از گاردهای محافظ دندان استفاده شود.
- خارش پوست:
هرچند ممكن است عجیب به نظر برسد اما پوست می‌تواند كه دستگاه سنجش مناسب برای اندازه‌گیری سطح استرس باشد. استرس می‌تواند باعث خارش و معمولا همراه با لكه‌های قرمز رنگ روی پوست ناحیه معده، كمر، بازوها و صورت شود. در حالی كه محققان هنوز مكانیسم این تاثیر را نمی‌دانند اما برخی از كارشناسان معتقدند كه این واكنش در واقع عوارض شدید استرس روی آزاد شدن هیستامین سیستم ایمنی بدن است كه سبب بروز كه این لكه‌های خارش دار می‌شود. محققان می‌گویند؛ تنفس عمیق می‌تواند خارش پوستی را از بین ببرد. تنفس عمیق را به طور دوره‌ای 5 تا 10 دقیقه در روز تكرار كنید.
- حالت تهوع:
آیا تا به حال پیش آمده كه از وضعیت سلامت كسی كه دوستش دارید، نگران باشید و در حالی كه به این موضوع فكر می‌كنید، ناگهان احساس تهوع كنید؟ استرس می‌تواند باعث دل بهم خوردگی شود و حالت تهوع می‌تواند پیامد نگرانی باشد. نگرانی از سلامتی خود یا محبوبات امری طبیعی است اما اگر این نگرانی تبدیل به وسواس فكری آزار دهنده شود، نشانه عدم سلامت و بیماری است. اگر اضطراب شما باعث حالت تهوع شد، می‌توانید از این ترفند استفاده كنید. اجازه دهید آب ولرم از روی انگشتتان عبور كند، این كار باعث دور شدن تهوع ناشی از استرس می‌شود.
 
- خواب آلودگی:
آیا احساس وا رفتگی و تنبلی دارید؟ این حالت هم می‌تواند نتیجه استرس باشد. هورمونهای استرس باعث افزایش آدرنالین در بدن می‌شود كه حاصل آن ایجاد خواب آلودگی است. استرس هم چنین كیفیت خواب را تحریك می‌كند بنابراین خسته و تحریك پذیر از خواب بیدار می‌شوید. برای حل این مشكل متخصصان توصیه می‌كنند كه زودتر به رختخواب بروید. یا در میان روز 30 دقیقه چرت بزنید و از این كار احساس گناه نكنید. در استراحت، ثمره زیادی كسب خواهید كرد از جمله اینكه قدرت تمركزتان افزایش پیدا می‌كند.
- فراموشی:
تحقیقات نشان می‌دهد كه استرس مزمن می‌تواند واقعا اندازه هیپوكامپ را در مغز كاهش دهد و این بخش از مغز در برخی از عملكردهای حافظه نقش دارد. خوشبختانه وقتی كه سطح استرس كاهش یابد دوباره این عنصر به اندازه اولیه باز می‌گردد. برای اینكه عملكرد مغز را به شرایط مطلوب بازگردانید، می‌توانید با ورزش كردن علائم اولیه استرس را برطرف كرده، پیاده روی كنید یا از پله‌ها عبور كنید. ورزش مغز را هوشیار نگه می‌دارد و شما را برای لحظه‌های استرس زا در آینده آماده می‌سازد.
- سردرگمی:
زمانی كه شما نمی‌توانید تصمیم بگیرید شام چه چیزی بخورید، چه لباسی بپوشید و یا چه كاری انجام دهید، درگیر استرس هستید. استرس سبب آشفتگی و فقدان تمركز می‌شود. هورمونهای استرس مدت طولانی در مغز باقی می‌مانند. برای بازگرداندن تمركز پیاده روی كنید. در نور روز پیاده روی كنید تا ریتم طبیعی بدن خود را دوباره بدست آورید و استرس را از خود برانید. نور خورشید سبب آزاد شدن هورمون سروتونین شده كه حاصل آن افزایش خلق و بهبود روحیه است و در نتیجه تماس با نور خورشید ویتامین D هم در بدن تولید می‌شود كه در نتیجه سیستم ایمنی بدن تقویت می‌شود.

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : ابوذر

8 راه مقابله با استرس!

بدن انسان عكس‌العملی از خود نشان می‌دهد كه باعث اضطراب شخص می‌شود.
 
اساسا به‌طور علمی این‌كار غیرممكن است. البته این موارد نه تنها خود شخص را می‌آزارد بلكه باعث آزار افراد مقابل نیز می‌شود.
 احساسات خود را باور كنید:
‌هیچ‌وقت به‌خودتان نگویید كه شما نباید آنچه را انجام می‌دهید احساس كنید.(جلوی احساس خود را
نگیرید). نگویید: من الان نباید دچار استرس شوم. شما باید همیشه احساسات خود را قبول كنید در غیراین صورت آن احساسات به‌زودی بر شما غلبه می‌كنند. اگر شما قبول كنید كه استرس دارید یك قدم جلو هستید و بهتر می‌توانید بر آن غلبه كنید.
 
مسئولیت احساسات خود را قبول كنید :
خالی كردن حالات استرس خود روی دیگران بسیار كار ساده‌ای است. ولی سعی كنید كه هیچ‌ وقت با
دیگران رفتار نامناسبی نداشته باشید. اگر با دیگران بر خلاف میل آنها رفتار كنید باعث می‌شود كه آنها ناراحت شده و ناراحتی خود را بر سر شما خالی كنند.

سرزنش كردن فقط باعث استرس بیشتر شما می‌شود. زیرا اشتیاق،خود مستقیما با عوامل قابل كنترل شما در ارتباط است.آنچه غیرقابل دسترسی است شما را مشتاق می‌كند. اگر شما همسرتان را به‌خاطر داد زدن سرزنش می‌كنید پس تنها راه‌حل این است كه همسرتان صدایش را پایین بیاورد. كه در این حالت اشتیاق و استرس هر دوی شما افزایش می‌یابد زیرا شما نمی‌توانید تاثیر زیادی روی صدای همسرتان داشته باشید.

اما زمانی‌كه شما مسئولیت كار خود را قبول كردید آن وقت فاكتور سرزنش كردن از بین می‌رود.و شما با واقعیت روبه‌رو شده و قربانی دیگران نمی‌شوید و می‌توانید كنترل احساسات خود را در دست بگیرید لذا مسئولیت شما باعث می‌شود تا نسبت به احساسات خود كاری انجام دهید. اگر شخصی باعث اضطراب شما می‌شود، او را صدا كنید و به او بگویید چه احساسی نسبت به او دارید و چرا این احساس را دارید و چه می‌توان كرد كه این احساس از بین برود. این موضوع را با سرزنش كردن آنها بدتر نكنید. همیشه راجع به مشكل خود فكر كنید، نه راجع به شخص به‌خصوصی.
نفس كشیدن :
زمانی‌كه اضطراب وجود شما را فرا  می‌گیرد، ناخودآگاه نفس‌های كوتاه می‌كشید. این اولین مرحله قبل از جدال و یا خاموشی و سكوت است كه اینها خود باعث صدمه زدن به گفت‌وگو می‌شود. بنابراین در این مواقع نفس‌های عمیق بكشید، این كار باعث كاهش اضطراب می‌گردد.
 
 استراحت كوتاهی بكنید :
از صحنه خارج شدن همیشه فكر شما را تازه می‌كند. البته نیازی به سفر‌های بلندمدت نیست بلكه یك استراحت كوتاه ‌مدت تنها چیزی است كه به آن نیاز دارید. قدم زدن و یا تمرین در باشگاه ورزشی كافی است.بهتر است فعالیت كنید تا هورمون‌های مخالف و ضد‌حالت‌های فعلی در شما ایجاد شود. ورزش همیشه باعث ریلكس شدن بدن می‌شود. دوری از محل اضطراب باعث آرامش فكر شده و فرصتی جهت مقابله با مشكل به شما می‌دهد. حتما سعی كنید بعد از استراحت مشكل را با طرف مقابل بازگو كنید در غیراین صورت فقط وقفه‌ای در مشكل به‌وجود آمده است بدون آنكه مشكل شما بر طرف گردد.

انعطاف پذیر باشید:
استرس غیرقابل اجتناب است و مانند طلوع و غروب خورشید اتفاق می‌افتد. پس بهترین راه مبارزه با آن تغییر رفتار و برخورد با دیگران است. نرم باشید نه سخت. با توجه به كلام افراد نشانه‌های استرس را تشخیص داده و سپس خودتان را با آن تطبیق دهید. با كمی انحراف و گذشتن از علائق خود دیگران را در به ‌دست آوردن نیازهایشان كمك كنید. نیازی به سختی كشیدن و تحمل سفرهای دور و دراز نیست فقط به صحبت‌های دیگران گوش دهید و توجه داشته باشید كه این روش به خوبی باعث كاهش استرس می‌گردد.

راجع به مشكل بعد از وقوع آن صحبت كرده و بحث كنید:
این موضوع را اگر با موضوع قبلی یعنی انعطاف پذیری ادغام كنید می‌توانید افراد مضطرب را كنترل كنید. شما حتما باید بعد از یك اتفاق تنش‌زا (بعد از آرام شدن) راجع به آن صحبت كنید

در غیر این صورت آن مشكل به شكل فجیع تری تكرار خواهد شد.
اگر شخصی را می‌شناسید كه  زود عصبانی می‌شود به او بگویید كه موضوع زیر را بخواند. 

اضطراب و استرس شیمیایی:
3 مورد ذكر شده زیر باعث استرس و اضطراب شده و شما باید از آنها دوری كنید.
الف) نیكوتین:
این ماده هم در كوتاه مدت باعث آرامش شده ولی در درازمدت به فرد صدمه می‌زند. اگرچه كشیدن یك سیگار در همان لحظه باعث آرامش می‌گردد ولی ضربان قلب را افزایش داده و نفس‌ها را كوتاه می‌كند و ضررهای بیشمار دیگری نیز دارد.
 
ب) كافئین:
از این داروی محرك دوری كنید به جای قهوه از یك نوشابه  دیگربا كافئین كمتر مثل چای استفاده كنید.
 
ج) شكر:
غذاهای شیرین باعث افزایش گلوكز می‌شود.
می‌توانید از غذاهایی با شكر كمتر استفاده كنید مثل انواع نان سبوس‌دار.
 از دیــگران راجـع بــه عكس ‌العمل ‌های خودتان در هنگام استرس سؤال كنید :
شما حتما باید این‌كار را بكنید زیرا در موقع استرس متوجه بسیاری از مسائل و رفتارهایی كه از شما سر می‌زند نیستید و فراموشی كوتاه مدت اجازه بازیابی مسائل را به شما نمی‌دهد. همچنین اطلاع‌یافتن از رفتارهایتان می‌تواند به شما كمك شایانی بكند. اگر دیگران بگویند كه شما در هنگام استرس فریاد می‌زنید، به‌خود آمده و خواهید دانست كه باید استرس خود را كاهش داده و سپس به گفت‌وگو بپردازید.
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:21 :: نويسنده : ابوذر

 

راه حل هایی موثر برای کاهش استرس روزانه

به گرفتگی عضلات توجه کنید. وقتی استرس دارید عضلات شما سفت می شوند و نتیجتا تمرکز و دقت برای انجام کارها مشکل تر است.

چگونه استرس های روزمره را کاهش دهیم؟
 این موضوع را دریابید که کدام بخش از عضلات بدن دچار گرفتگی است؟ شانه ها، گردن، فک و یا قسمت های دیگر. مرحله بعد راه چاره است. قطعا برخورد با استرس و نشانه های آن از همان ابتدای شروع بیماری ساده تر خواهد بود. آرام سازی را یاد بگیرید.

از آنجا که گرفتگی عضلات یکی از نشانه های استرس است. آرام سازی عضلات، گرفتگی بدنی را کاهش داده و چرخه استرس را متوقف خواهد کرد. شیوه های متعددی برای آرام سازی جسم و روان مطرح شده است. انتخاب مناسب بستگی به خود شما دارد. برخی از این شیوه ها عبارتند از: نفس کشیدن: آرام و عمیق نفس بکشید. هوا را به آهستگی و با بینی به درون ریه هایتان فرو برید. احساس می کنید بادکنکی را داخل شکمتان از هوا پر می کنید. چند لحظه ای صبر نموده و سپس از راه دهان و یا بینی هوا را خارج کنید، عمیق هوا را خارج کنید بطوریکه احساس نمائید بدنتان خالی می شود.

 همانند عروسکی بادی که وقتی باد آن را خالی می کنیم دست و پاهایش شل می شود. این عمل را به آرامی و چند بار تکرار کنید. بد نیست با هر عمل بازدم عبارات یا کلماتی آرامش دهنده مانند آرام باش، آهسته، یواش را با خودتان تکرار کنید. شل کردن عضلات: سعی کنید عمل آرام سازی را با شل کردن عضلات منقبض شده در طول روز حتما انجام دهید. برای شروع به اتاق خلوتی بروید تا کسی مزاحمتان نشود.

لباس های تنگ، کفش و عینک را کنار بگذارید. روی صندلی بنشینید و کف پاهایتان را به آرامی روی زمین بگذارید، سر را مستقیم نگاه داشته و دستتان را روی پاها بگذارید. هدف منقبض کردن و سپس شل کردن قسمت به قسمت بدن است هر قسمت را که منقبض می کنید برای 10 ثانیه محکم فشار دهید و توجه داشته باشید که دقیقا کدام قسمت بدن سفت شده است.
سپس بعد از 10 ثانیه به آرامی عضله منقبض شده را شل کنید و دقت نمائید که چه احساسی داشتید.

برای مدت 20 ثانیه عضله را شل نگه دارید و از احساس خوبی که بی شک به شما دست خواهد داد لذت ببرید. این کارها را برای هر قسمت از بدن، یکبار انجام دهید منتهی اگر در قسمتی از بدن بیشتر احساس گرفتگی می کنید، آرامسازی را دو یا سه مرتبه تکرار کنید. ابتدا از ماهیچه پیشانی شروع کرده به چشم، بینی، چانه، زبان، آرواره، لب، گردن، بازو، دست، شانه، پشت، سینه، معده، شکم و سپس ران ها و قسمت پائین پا ادامه دهید. تصویرپردازی: با تصویرپردازی راجع به خاطرات خوش و یا وقایع خوشایندی که در آینده ممکن است برایتان پیش آید، بخود آرامش دهید. وقتی آرام و خوشحال هستید، بیشتر دوست دارید صحنه های آرامش بخش را در ذهن خود تجسم کنید.

راههای دیگری هم برای کم کردن میزان استرس وجود دارند. ورزش کردن، حمام گرم، مدی تیشن و یا گوش دادن به موزیک های آرام نمونه هایی از آن است. سعی کنید شیوه ای را انتخاب کنید که برایتان مناسب تر است و آن را هر روز به مدت حداقل 2 هفته ادامه دهید. این کار به شما کمک خواهد کرد که آرام سازی عضلات را یاد بگیرید و در مواقع استرس براحتی از آن استفاده کنید. تمرین و مداومت، فراگیری شما را بالا خواهد برد. واژه های مثبت را بکار ببرید. در مواردی که استرس دارید ممکن است افکار و واژه های منفی در مورد خودتان و موقعیتی که در آن هستید، به ذهن شما خطور کند. مهم این است چیزی که از ذهن شما می گذرد نباید بیشتر استرس زا باشد بلکه باید آرامتان کند. افکار مثبت به شما القا می کند که چگونه با موقعیتی که در آن هستید و با احساستان کنار آیید. قطعا برای کنار آمدن با موقعیت های پرتنش، فکر کردن به جنبه های مثبت، مفیدتر خواهد بود.

جملاتی چون "می توانم" "آرام باش" "قبلا هم این اتفاق افتاده چیزی نیست" نمونه ای از عبارات مثبت است.

 

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:16 :: نويسنده : ابوذر

حقایقی جالب در مورد گریه کردن!

گریه تولد و مرگ آدمی‌را نشانه گذاری می‌کند. گریستن نخستین واکنش نوزادی است که متولّد می‌شود و فردی که از دنیا می‌رود واکنش ماتمی‌ را در بازماندگان بر می‌انگیزد که با گریه همراه است و ...

 

 

* چرایی و چگونگی گریستن همواره یکی از رازهای پیچیدۀ زندگی انسان بوده است . گریه در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوتی دارد و در همراهی با موقعیت های گوناگون اجتماعی و شرایط احساسی متغیر و گاه متضاد به چشم می‌خورد. به ندرت پیش می‌آید که کسی از روی افسردگی و اندوه بخندد ولی گریستن در هنگام شادی و خوشحالی غیر معمول نیست .

* وقوع گریستن در طول رشد انسان از نوزادی تا بلوغ منعکس کنندۀ بسیاری از حالت های احساسی اوست . فرد به دلایل مختلفی مانند اندوه ، مصیبت ، خشم ، درد ، شادی و لذّت می‌گرید. از لحاظ پزشکی گریستن نشانه ای از رنج جسمانی و استرس محسوب می‌شود و به عبارت دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است .

* می‌توان گفت که گریستن درسه سطح متفاوت روی می‌دهد. درسطح اوّل شرایط فیزیولوژیک موجب گریه می‌شود. مانند گریۀ نوزاد یا صدمات فیزیکی به بزرگسالان . درسطح دوّم خلقیات ، احساسات و حالات عاطفی پا به میدان می‌گذارند . مثلاً نوجوانی که به غرورش برمی‌خورد و مناعت طبع او زیر سئوال می‌رود براثر ناکامی‌ناشی از تحقیر گریه می‌کند. درسطح سوّم احساسات ژرف تر و متعالی تر درکارند. مانند گریستنی که درهنگام نیایش یادرک عمیق یک پدیده یا حالات عرفانی روی می‌دهد .

* درمتون مربوطه از گریۀ زیباشناختی یاد می‌شود که به تأثیر ناشی از درک آثار هنری والا نسبت داده می‌شود. البته همه افراد به این سطح نمی‌رسند زیرا نیل به این مرتبه مستلزم کسب آگاهی ژرف ترازخویشتن و جهان و روابط میان آنهاست .

* گریستن مجموعه ای از نمایه های رفتاری مانند اشک ریختن ، هق هق کردن و آه کشیدن است که توسط برخی مولفه های فیزیولوژیک و جسمانی همراهی می‌شود. گریه نیز مانند خنده به گونۀ انسان تعلق دارد. البته تحریک چشم در حیوانات نیز مانند انسان موجب ترشح اشک می‌شود ولی گریستنی که ناشی از تأثر احساسی باشد منحصر به انسان است و درسایر گونه های جانوری دیده نمی‌شود.

* از لحاظ فیزیولوژیک ترشح اشک ها تحت کنترل دستگاه پاراسمپاتیک است و وظیفۀ محافظت از چشمان در برابر آلودگی ها وعفونت ها به عهدۀ اشک هاست . ترکیب بیولوژیک اشک شامل پروتئین ها ، آنزیم ها ، چربی ها و متابولیت ها ( فرآورده های نهایی ناشی از سوخت وساز ) و الکترولیت هاست . ترکیبات پروتئینی اشک های عاطفی با اشک ناشی از تحریک تفاوت دارند.

* درعین حال که با تسهیل بهبودی فرد نقشی تعادل آفرین ایفا می‌کند حالت برانگیختگی اجتنابی بالایی به وجود می‌آورد که موجب انگیزش رفتارهایی می‌شود که به گریستن خاتمه می‌دهند. به عبارت دیگر همراه گریه آمیزه ای از احساسات و حالات مثبت و منفی تجربه می‌شود.

* پژوهش های آزمایشگاهی اثرات فیزیکی گریستن را روشن کرده است . گریه با آهسته تر کردن تنفس اثرات آرام بخش دارد ولی تعریق و افزایش ضربان قلب همراه گریه مشابه تجارب ناخوشایند ناشی از استرس ، تهییج وبرانگیختگی است . امّا جالب است که اثرات منفی زود گذرند و تأثیرات جسمانی آرام کننده دیرپاتر هستند و بیشتر طول می‌کشند.

* در باب تأثیر گریه برخلق و خو و وضعیت عاطفی افراد نیز پژوهش هایی صورت گرفته است . "جملۀ گریه آدم را سبک می‌کند "در زبان فارسی زیاد شنیده می‌شود . مطالعه بر 3000 نفر درخارج از آزمایشگاه نشان داد که اکثریت این افراد پس از گریه بهبود خلق و خو و احوال خود را گزارش کردند. البته 3/1 هم چنین تجربه ای نداشتند . این پژوهش ها نشان می‌دهند که فواید گریستن بستگی به آن دارد که چه کسی می‌گرید و چرا می‌گرید و گریستن در چه زمان ، مکان و شرایطی رخ می‌دهد. علاوه برآن افرادی که از حمایت اجتماعی برخوردار بودند احتمال بهتر شدن آن ها پس از گریه بیشتر بود.

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 15:13 :: نويسنده : ابوذر

چگونه حامی روح و روان فرزندمان باشیم؟
 

بسیاری از پدران و مادران فکر می کنند که توجه تمام و کمال به روند رشد فیزیکی و جسم کودک در زندگی وی کافی است و همین امر به تنهایی نمایانگر خوب بودن والدین است. اما امروزه ثابت شده که حمایت روانی مثبت از کودک علاوه بر آنکه بر روح و روان وی اثر خوبی می گذارد، سبب رشد جسمی بهتر کودک نیز می شود. هر کودکی دوست دارد که بازتاب کاری را که انجام داده ببیند و در واقع تایید و تکذیب آن توسط والدین در نشان دادن مسیر آتی وی موثر است. کودک از طریق پدر و مادر خود درمی یابد که این رفتار درست بوده یا نه و آیا ادامه آن به صلاح است؟
 

تحسین و تقویت عملکردهای مثبت کودک علاوه بر آنکه از نظر رشد شخصیتی و تربیت اجتماعی وی حائز اهمیت است، بر افزایش اعتماد به نفس و خودآگاهی وی نیز اثرمثبت می گذارد. در واقع شما می توانید از طریق تقویت های  مثبت به تغییرات رفتاری و عملکردی کودک پرداخته و بدون جار وجنجال و بحث، کار خوب را به او نشان دهید.
حمایت های روانی از کودک چند مدل مختلف دارد که شما می توانید برحسب آنچه رخ داده است، یکی از آنها را به کار ببرید. به طور مثال، در آغوش کشیدن، بوسیدن، گوش دادن به صحبت های کودک، همدردی با او، تشویق و ترغیب او برای ادامه آن کار و... از مواردی است که به کودک این اطمینان را می دهد که شما به او توجه می کنید و از روند پیشرفت او خوشحال هستید.
 

کودکانی در معرض حمایت روانی پدر و مادر یا مربیان مدرسه خود هستند، از نظر روابط اجتماعی نیز معاشرتی تر شده و قادر به برقراری ارتباط بهتری با اطرافیان خود به ویژه غریبه ها هستند.
آنها از نوع برخورد شما می آموزند که با افراد دیگر در هرگروه سنی همدلی و همدردی کنند و از کمک کردن به دیگران ابئی نداشته باشند. این کودکان علاوه بر آنکه خوداز تحسین لذت می برند، می آموزند که در بزرگسالی نیز از تشویق و تحسین اطرافیان به ویژه همسر و فرزندان خود نهراسند.
 

البته والدین باید دقت داشته باشند که حمایت های روانی کودک به ویژه تحسین و تقویت های مثبت حتما باید در پی انجام یک کار درست و خوب باشد و بدون دلیل و منطق، صرفا به جهت افزایش اعتماد به نفس کودک، به این کار نپردازند. این شیوه تربیتی متاسفانه تازگی ها در بین برخی از خانواده ها رایج شده و آنها سعی می کنند با بزرگ جلوه دادن کارهای کودک خود-در حالی که عملکرد مثبت مهمی رخ نداده است- او را نزد اطرافیان مطرح کرده و سبب افزایش اعتماد به نفس وی در زندگی شوند. این مسئله تنها موجب ایجاد استرس و نگرانی در کودک می شود، زیرا حس می کند اگر قادر نباشد آنچه را که پدر و مادر از وی انتظار دارند، برآورده سازد، چه می شود؟ این مسئله حتی گاهی اوقات حمایت کننده روانی منفی محسوب شده و کودک را از حرکت به سمت پیشرفت و موفقیت می ترساند.

یکی از عواملی که سبب می شود کودک کارهایی در جهت مثبت انجام داده و تشویق شود این است که والدین بی هیچ واهمه ای آنچه دوست دارند فرزندشان انجام دهد-البته با توجه صددرصدبه توانمندی استعداد گروه سنی کودک بدون بستن چشم ها روی واقعیت ها- به او بگویند. بهتر است برای شروع، یک یا دو مسئله را مطرح کرده و خود نیز برای به سرانجام رساندن این امر به وی کمک کنید تا با مسیر صحیح بهتر آشنا شود.
 

برای انجام بهینه این کار بد نیست که طی بازی های هدفمند یا داستانگونه، او را با قوانین و چهارچوب های خانواده بهتر آشنا سازید تا برای دریافت حمایت روانی مثبت از طرف شما دست به انجام هر کاری نزند.

چهار شنبه 3 فروردين 1390برچسب:, :: 1:56 :: نويسنده : ابوذر

تلقین کلامی

بطور کلی بهترین روش در به دست آوردن اعتماد به نفس، تلقین کلامی است. تلقین نه فقط از طریق روحی بلکه از راه کلام و جملات کوتاه و تکرار آنها بسیار معجزه آسا عمل می کند. مثلا در جهت رسیدن به اعتماد به نفس که اولین قدم برای رسیدن به اهدافتان است،ِ همین جمله را مکرر و دائم بر سر زبان جاری سازید.

((من مطمئنا دارای اعتماد به نفس خواهم شد))

این جمله کوتاه را با تمام وجود از اعماق قلب خویش با نیتی پاک و روحی آرام،ِ زمزمه کنید. اگر چنین کنید، خیلی زود صاحب اعتماد به نفس خواهید شد و خود از نتیجه آن متحیر خواهید گشت. در اینجا نمونه هایی از تلقین به نفس را که دکتر امیل کوئه مورد آزمایش قرار داده است می آوریم:

در کلینیک آقای امیل کوئه، یک آقای خمیده قوزدار جزء آخرین نفراتی بود که با زحمت زیاد با عصایی در دست، که تمام وزنش را به آن تکیه داده بود وارد سالن شد و در صورت او غم و افسردگی عمیقی به چشم می خورد پس از آنکه کوئه وارد گرید، چند سؤال از او کرد و سپس خطاب به او گفت:

خوب شما 32 سال است که مبتلا به رماتیسم هستید و قادر به راه رفتن هم نیستید، مهم نیست ترسی نداشته باشید، درمان بیماری شما مدت زیادی طول نخواهد کشید. حالا چشمهایتان را ببندید و با لبهایتان مؤکدانه این جمله را تکرار کنید.(( می گذرد،می گذرد....می گذرد)) در این موقع آقای کوئه برای مدت 20تا25 ثانیه دستهایش را روی پاهای مریض گذاشت، حالا شما دیگر درد ندارید. از جایتان بلند شوید و راه بروید، بیمار بلند شد و شروع به راه رفتن کرد پس از مدتی توانست تند و تندتر راه برود در این لحظه کوئه به او گفت از آنجا که می تواند راه برود بنابراین می تواند تند هم بدود در این موقع بیمار با مسرت نوجوانانه ای شروع به دویدن کرد و این مسئله تعجب و حیرت کلیه کسانی را که در 27 آوریل 1920 میلادی در جلسه درمانی آقای کوئه در کلینیک بریلون حضور داشتند، برانگیخت.

  و همچنین گزارش دیگری از خانمی که اعلام کرد:((شوهر من از چند سال قبل به حملات آسم دچار شده است و در زمان پیدایش این ناراحتی آنچنان احساس خفگی به او دست می دهد که هم خودش و هم ما وحشت زده می شویم. بعلت شدت وخامت بیماری حتی آقای دکتر... پزشک معالج او هم وی را جواب کرده است، ما هم از سرنوشت شوم اودر وحشت به سر می بریم)). این بیمار تنها پس از یک جلسه درمان توسط آقای کوئه، معالجه شد و بیماری آسم او از بین رفت.

کوئه درباره اینگونه خود تلقینی ها چنین می گوید:

آنچه به عنوان خودتلقینی لبهای ما نجوا می کنند، همانند دستوری است که به مادون آگاه ما ابلاغ می گردد. این مطالب و موضوعات بدون کسب اجازه و اطلاع ما، خود به خود اجرا می شوند. بهترین زمان برای انجام خودتلقینی شبها لحظات قبل از خواب در بستر است. زمانی که یک درد جسمی احساس می کنید جمله آن می گذرد، را بگویید. این جمله را خیلی سریع تکرار کنید و در عین حال دستانتان را روی محل درد بگذارید تا نتیجه دلخواه حاصل شود. اگر درد جنبه روانی یا روحی دارد، دستتان را بر روی پیشانی اتان بگذارید.
برای اینکه این روش، به صورت خیلی قاطعانه صورت بگیرد، پس از آنکه از روحتان برای یاری به جسمتان کمک گرفتید، می توانید از آن برای برطرف کردن همه مشکلاتتان نیز مدد بگیرید.

بله دوستان محترم و عزیزم، خودتلقینی در رفع بسیاری از مشکلات روحی و جسمی موفق بوده است و با شواهد و نمونه های بسیاری که در دست است می توان مطمئن شد که استفاده از روش خوتلقینی یکی از روشهای شناخته شده برای از بین بردن هر نوع بیماری جسمی و روحی می باشد.

                   منبع: تابش فکر/ نویسنده: امیر دانش زاده  

21 آبان 1389برچسب:, :: 1:45 :: نويسنده : ابوذر

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

دوجنسیتی روانی

اکثر ما،زن و مرد بودن را دو قطب مقابل یک پیوستار به حساب می آوریم. مافرض می کنیم که هر اندازه انسانها، بیشتر صفات مردانه داشته باشند،به همان اندازه، کمتر صفات زنانه خواهند داشت و برعکس.بنابراین مردی که صفات زنانه،مادرانه،محبت،ظرافت و هیجان نشان دهد، ممکن است نسبت به مردهای دیگر، کمتر مرد به حساب آید. زنانی که در محیط کار با مردها رقابت می کنند، نه تنها مردتربه حساب می آیند، بلکه کمتر زن محسوب می شوند.

آیا مرد و زن بودن، صفات متقابل یک پیوستارند یا ابعاد مستقلی هستند؟ امروزه، تعداد زیادی از روانشناسان معتقدند که زن و مرد بودن، ابعاد شخصیتی مستقل به حساب می آیند. به عبارت دیگر، زنان یا مردانی که در ارزشیابی صفات مردانه نمره بالایی به دست می آورند،در ارزشیابی صفات زنانه، الزاما نمره پایینی کسب نمی کنند.افرادی که بعد کارکردی قالبی مردانه نشان می دهند، می توانند بعد عاطفی-بیانی قالبی زنانه نیز نشان دهند.اشخاصی که صفات کارکردی و عاطفی-بیانی را بطور همزمان نشان می دهند، می توان گفت که دو جنسیتی روانی دارند. اشخاصی که در آنها تنها بعد کارکردی قوی است، به طور قالبی مرد یا نرمحسوب می شوند. اشخاصی که در آنها تنها بعد عاطفی-بیانی قدرت دارد، به طور قالبی زن یا ماده تلقی می شوند.افرادی که در هیچ یک از دو بعد قرار نمی گیرند،طبق ابعاد جنسیتی قالبی، ((خنثی)) به حساب می آیند.به نظر می رسد که اشخاص خنثی، احساس اضطراب می کنند.مثلا زنان خنثی، نسبت به زنانی که صفات زنانه یا صفات مردانه بیشتری دارند، حتی از جانب دوستان خود، با دید مثبت پذیرفته نمی شوند.همچنین آنها از ازدواج خود کمتر اظهار رضایت می کنند.

دوجنسیتی روانی،سلامتی و سازگاری:حال نتایج تحقیقی را بررسی می کنیم که بر اساس آنها چگونگی مساعدت دوجنسیتی روانی بر سلامتی و سازگاری خود را ارزیابی می کنیم.ابتدا یادآور شویم که همه پژوهشگران،درباره اینکه اشخاص دوجنسیتی روان،نسبت به اشخاص خیلی زن یا خیلی مرد، از سلامت جسمی بهتری برخوردارند،اتفاق نظر ندارند. با این همه،بارها معلوم شده است که افراد دوجنستی روان، سازگاری نسبتا خوبی دارند. زیرا ظاهرا می توانند، برای نشان دادن استعدادها و تمایلات خود و برای هماهنگی با اجبارها و الزامهای موقعیت، هم از صفات مردانه و هم از صفات زنانه استفاده کنند.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری هفتم www.pichak.net كليك كنيد

براساس مفاهیم اریک اریکسون درباره هویت و صمیمیت، دانشجویانی که دوجنسیتی روانی دارند،نسبت به دانشجویان کاملا زن، کاملا مرد یا خنثی،احتمالا ترکیبی از ((هویت قوی)) و ((صمیمیت بزرگ)) را دارا هستند.به عیارت دیگر، آنها براساس آنچه هستند و آنچه باور دارند(هویت)، با تمام نیرو ابراز وجود می کنند و برای گسترش روابط صمیمی مشترک، توانایی بسیار زیادی نشان می دهند. افراد دوجنسیتی روان، در مقابل فشارهای جمعی همنوایی،((استقلال مردانه)) و در کنش متقابل با یک بچه گربه یا کودک،((عواطف مادرانه)) نشان می دهند.آنها در انجام فعالیتهای متعدد و متنوع، از جمله نجاری یا تعمیر برخی وسایل خانگی(فعالیت مردانه) و کاموا بافی یا آشپزی(فعالیت زنانه)،احساس راحتی می کنند. این افراد، در نوجوانی، به کارهای سنتی علاقه بسیار شدیدی نشان می دهند. همچنین آنها، در قضاوتهای اخلاقی،پختگی زیاد،عزت نفس بالا و در فایق آمدن بر شکست، توانایی بالایی دارند. اشخاص دوجنسیتی روان تمایل دارند،در مواقع نیازبه دیگران کمک کنند.این افراد بیشتر آمادگی دارند در رهبری گروههای مختلط سهیم باشند. افراد ((واقعا مرد)) یا ((مرد روان)) تمایل دارند بر این گروهها مسلط شوند، در حالی که اشخاص ((واقعا زن)) یا ((زن روان)) تمایل دارند در درجه دوم اهمیت قرار گیرند.زنان دوجنسیتی روان نسبت به زنان زن روان، رویدادهای استرس زای زندگی را خیلی ناخوشایند و ناراحت کننده تلقی نمی کنند.

به نظر می رسد که صفات واقعا زنانه، خواه به وسیله زنان نشان داده شوند خواه به وسیله مردان،به خوشبختی زندگی زناشویی کمک می کنند.تنها خوشبختی شوهر با زنانه بودن زن رابطه مثبت ندارد، بلکه خوشبختی زن نیز با زنانه بودن شوهر رابطه مثبت دارد. زنانی که شوهران آنها دوجنسیتی روانی دارند، خوشبخت تر از زنانی هستند که شوهران آنها تنها با نقش جنسیتی مردانه قالبی و زمخت همرنگی نشان می دهند. به سخن ساده تر، زنانی که شوهران آنها ویژگیهای هر دو جنس را دارند، نسبت به زنانی که شوهران آنها سعی می کند ویژگیهای سنتی مردانه را نشان دهند، بیشتر احساس خوشبختی می کنند. مردانی که دوجنسیتی روانی دارند، در مقابل خطاهای زن خود،گذشت بیشتری نشان می دهند و، در مقایسه با مرد سالاران، بیشتر تمایل دارند که احساسات عاشقانه ابراز کنند. و زنان هم مثل مردان، همسری می خواهند که همدل،ملایم و بچه دوست باشد.

                                     منبع:روانشناسی عمومی/ترجمه:استاددکترحمزه گنجی

21 آبان 1389برچسب:, :: 1:43 :: نويسنده : ابوذر

ویژگیهای افراد آفریننده(خلاق)

در این باره که افراد آفریننده یا خلاق چه ویژگیهای شخصیتی دارند پژ.هشهای زیادی انجام گرفته و نظریه های متعددی ابراز شده است.استاین(۱۹۷۴)مطالعات انجام شده درباره ویژگیهای افراد آفریننده را مورد بررسی قرار داده و برای آنان ویژگیهای زیر را یافته است:

  • انگیزه پیشرفت سطح بالا
  • کنکجکاوی فراوان
  • علاقمندی زیاد به نظم و ترتیب در کارها
  • قدرت ابراز وجود و خودکفایی
  • شخصیت غیرمتعارف،غیررسمی و کامروا
  • پشتکار وانضباط در کارها
  • استقلال
  • طرز فکر انتقادی
  • انگیزه های زیاد و دانش وسیع
  • اشتیاق و احساس سرشار
  • زیباپسندی و علاقمندی به آثار هنری
  • علاقه کم به روابط اجتماعی و حساسیت زیاد نسبت به مسائل اجتماعی
  • تفکر شهودی
  • قدرت تاثیرگذاری بر دیگران

تراورس(۱۹۷۷)، در رابطه با ویژگیهای فوق می گوید:اگر چه این ویژگیها حاکی از آن اند که شخص آفریننده شخصی دوست داشتی و جالب است،اما این افراد الزما مورد علاقه همکاران خود قرار نمیگیرند.در واقع عکی مطلب درست است.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری هفتم www.pichak.net كليك كنيد

یک شخص آفریننده در یک نظام آموزشگاهی ممکن است مورد علاقه دستگاه مدیریت  آموزشگاه که دائما مجبورند نوآوریهای او را بکار گیرند واقع نشود و حتی معلمان بیش از مدیران از ابداعات او ناخرسندند،زیرا مجبورند استفاده از روشهای تازه او را بیاموزند،فرد آفریننده باید با اعتراضاتی که همواره متوجه اندیشه های او می شوند زندگی کند.

تورنی(۱۹۹۸)در پاسخ به این پرسش که ویژگیهای شخصیتی چه نقشی در آفرینندگی ایفا می کنند گفته است:شخصیت هم می تواند خلاقیت را آسان سازد و هم مانع آن شود.ویژگیهایی از قبیل آمادگی برای خطر کردن،کنجکاوی و جستجوگری،استقلال اندیشه،پشتکار و پایداری،شهامت،استقلال رای،خودآغازگری،ابتکار،پرسشگری در مورد موقعیتهای معماگونه،و درگیر شدن با امور دشوار از جمله ویژگیهای آسان ساز خلاقیت شمرده شده اند. " هر عملی که ما برای تشویق اینگونه رفتارها انجام دهیم شخص را در جهت خلاقیت بیشتر سوق می دهد"

در مقابل ویژگیهای شخصیتی بالا که موجب سهولت خلاقیت می شوند،ویژگیهای دیگری وجود دارند که از بروز آفرینندگی جلوگیری می کنند.گیلفورد(۱۹۹۸)در این باره ویژگیهای زیر را نام برده است:سلطه گری، منفی بافی،مقاومت،ترس،عیب جویی،انتقاد از دیگران،سازشکاری،تسلیم در برابر قدرت، و کمرویی.

                                منبع:روانشناسی پرورشی/تالیف دکتر علی اکبر سیف

21 آبان 1389برچسب:, :: 1:41 :: نويسنده : ابوذر
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید. امیدوارم که از مطالب کمال استفاده رو ببرید.به شما بازدیدکننده عزیز پیشنهاد میکنم مطالب گذشته موجود در آرشیو رو هم حتما مطالعه کنید. منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما هستم. باتشکر
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 98
بازدید کل : 233388
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 1



Alternative content